بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

دشمن عزیز



چرا توقع دارم خوب باشم در حالی که خودم توی تیم حریف هستم؟



یک توقع محال!



ما آدمها دشمن شماره یک خودمون هستیم و به خون خودمون تشنه. احمقانه‌ست نه؟


اما اینطوره، واقعا!!


می‌گی نه؟ پس جواب بده اولین و تنها کسی که بهت می‌گه تو چقدر بدبختی چقدر حالت بده چقدر ناتوانی چقدر اونهای دیگه از تو بهترن  هیچکس دلیلهایی به موجهی بدبختیهای تو برای بد بودن و بیچاره بودن رو نداره کیه؟ هان؟ غیر از خودت؟ یه نگاه به دور و برت بنداز ببین موفق‌ترین دشمنت تو زندگیت کی بوده.



بیایم با خودمون آشتی کنیم، به خودمون اجازه لذت بردن از داشته‌هامونو بدیم.




لطفا.......




پ.نون:  امتحانش ضرری نداره جواب نداد توبه می‌کنیم و برمی‌گردیم به جبهه دشمن، همونجا که ازش اومدیم.


نظرات 11 + ارسال نظر
میشکا 9 اردیبهشت 1390 ساعت 12:43 ق.ظ

موافقم خودم بدترین رفتار با خودم میکنم

هرکس اینو باور کنه اولین و بزرگترین قدمو براى خوشبختى برداشته.

باران 9 اردیبهشت 1390 ساعت 04:20 ب.ظ http://the-rain.blogsky.com

اوهوم ... بـــــــاور !!
باور نمی کنیم هیچ وقت .

خدا کنه کسى که قبول نمیکنه این حرف براش صدق نکنه.

نون 9 اردیبهشت 1390 ساعت 06:45 ب.ظ http://www.inky.blogsky.com

من که اصلا این رفتارو با خودم ندارم... با خودم خیلی خیلی آروم و مهربونم. تا جایی که میتونم با خودم کنار می آم. هیچوقت به خودم نمیگم تو بدبختی؛ همیشه نقاط قوتمو تقویت می کنم و با ملایمت اشتباهاتم و نقص هامو جبران می کنم...

تو کولاکى !

میشکا 10 اردیبهشت 1390 ساعت 12:31 ق.ظ

جوونیم داره میره امیدوارم میون سال و مسن خوشبخت و با شعوری بشم

وبقیه ى جوونیت :)

یه نفر 10 اردیبهشت 1390 ساعت 08:23 ق.ظ

شماچه روحیه خوبی داری.من دلیل این افکارمومی دونم.عدم اعتمادبه نفس(که بایدچندماهی برای درمانش وقت صرف شه )

خوب صرف کن اگه فقط همینه دستت خیلى جلوه که!

من 12 اردیبهشت 1390 ساعت 09:14 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

من حال بد خودم و از هر کسی بهتر میفهمم و این یه چیز واضحیه که بایدم اینجوری باشه

بله بله بنده هم همینطور!!
؛)

غواص کاشف! 13 اردیبهشت 1390 ساعت 11:04 ق.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

من فک میکنم با این خصوصیتم بهترین دوست خودمم! چون فورا می فهمم که اشتباه کردم و به خودم میگم: خاک عالم... واقعا که تو آدم نمیشی! و به نظرم خوبه! البته فحشهایی که به خودم میدم درجهت مثبت شدنمه! که تابحال فقط فحش خوردم و تغییراتم سرعت کمتری داشتن:)

به هر رو فحش الکی نباید به خودم بدم که!

اینطوری خوبه واقعا...

حرف من با امثال خودمه که هی سنگ می‌اندازیم جلو پای خودمون.

چطوری دوست من

غواص کاشف! 14 اردیبهشت 1390 ساعت 01:28 ب.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

چه عجب.... بالاخره سرت اونقذی خلفت شد که حالی از اغیار بپرسی:)))
ما خوبیم شکر...
البته خوبی که یه داغ رو باخودش میکشه! و یه لبخندو هم رو صورتش میکشه! کشیدن چقدر میتونه انواع داشته باشه!!!!

زندگیه دیگه! فهمیدم خیلیییییییییی بیش از تصور منو شوما بی ارزشه! کاش این جمله وارد گوشتو خونم میشد که اینقدر الان با مسائلی که برام پیش اومده بالاوپایین نمی شدم....
مرسی که حال پرسیدی پ.نون:)

اغیار!! :)

داغ مال کسیه که امید بازدید نداشته باشه. این اسمش دلتنگیه. اما زندگی بعله دقیقا بی‌ارزشه و بی‌ارزشتر. مثل احمق و احمقتر :)

غواص کاشف! 17 اردیبهشت 1390 ساعت 12:52 ب.ظ http://null

راستش اونورم مطمئن نیستم تو طبقه ای باشم که این عزیزم بود! پس حق ندارم داغدار باشم؟ خدا به هممون رحم کنه .....
براستی بی ارزشترش مال منه یا تو؟
احمق و احمقتر مال ۲ تا آدم بود!که به نظرم هردو احمقتر بودن!!!!!
مرسی که حرفای خوبی همیشه تو چنته داری:)

اعتقاد من اینه که آدمایی که همدیگه‌ رو دوست دارن باز همو می‌بینن. معنی طبقه این نیست که یکی بره برای همیشه قطعا اینطور نیست. تو اگه خدا بودی چکار می‌کردی؟

غواص کاشف! 17 اردیبهشت 1390 ساعت 10:35 ب.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

من اگه خدا بودم حتما میذاشتم این اتفاق بیفته چون خدا مهربونه! ولی اگه از روی فضلش بخواد عمل کنه! اگه گرفتار عدلش بشیم مطمئن نیستم! راستش بستگی داره تفاوت اعتقادی تو با اون دیگری چقدر باشه! شاید اون دنیا اینجوری نباشه! شاید این حس ها مخصوص این دنیا باشه! شاید آشناییت ها هم همینطور! کی اونجارو دیده؟
واسه اینکه اونجا یه جای غریبه آدم این حس دلتنگی لعنتیو باید یدک بکشه! همیشه عدم قطعیتها عدم امنیت میارن...

هى رفیق! دو کلمه: "خوشبین" ، "باش" !!

اشکال من و ما و شاید یکى از مشکلترینهاش اینه که وقتى چیزیو مطمئن ندونیم قطع بر بدتر از بدترین شکل ممکن میکنیم. دست خودمونم نیست.

یکى دیر کرده بجاى اینکه بگیم نادون بیفکرى کرده اول به پزشکى قانونى رجوع میکنیم. مهربونیها و نرمشها و آسایشها و وعده و وعیدها مال کجان پس؟ اینجا که نبود اونجام نباشه جاى دیگرى وجود نداره.

از آزمایش عدل چند نفر قبولن؟ پس این نعمتهاى بیکران مال چندتا تک نفریه؟

دو کلمه!!

و کلمه ى آخر: "اعتماد"

غواص کاشف! 18 اردیبهشت 1390 ساعت 01:21 ب.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

آره باید اونجا باشه!
باید خوشبین بود!
باید هرچی سرمون میاد رو حکمت و مصلحت ببینیم!
باید خدارو شکر کنیم
باید اگه تو این دنیا طاقتمون طاق شد، به خنکای اون دنیارو به یاد بیاریم و آروم شیم!
باید منتظر اونجا باشیم....
ممنون رفیق ...:)

که عملی کردن این بایدها طبعا کار آسونی نخواهد بود. می‌دونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد