بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

پیچ تنظیم روحیه



حالم خوبه، حالم بده، حالم خیلی بده، ناراضیم، خوشبختم......


این "حال" چیه؟ اگه بخوایم یه صفر براش درنظر بگیریم و هرچی از اون بالاتر رو بگیم "ای" "خوبم" "عالیم" "خوشبختم" و از اون پایینتر رو بگیم "مالی نیستم" "حالم خوب نیست" "نامیزونم" "افتضاحم" ، این نقطه صفر رو کی تعیین می‌کنه؟ ملاک و معیارهاش چیا هستن؟


یه لطیفه‌ی قدیمی بود که می‌گفت یه نفر یه دونه چکش دستش بود و هر چند دقیقه یک‌بار می‌کوبید تو مخ خودش. ازش پرسیدند خل شدی؟ چرا این کارو می‌کنی؟ جواب داد نمی‌دونی وقتی نمی‌زنم چقــــــــــد خوبه!!


من فکر می‌کنم این لطیفه خیلی سنجیده و جالبه. حالا جوکه اما اشاره‌ی ظریفی به همین نقطه‌ی صفر می‌کنه. بنده‌ی خدا به دست خودش بر خودش گذاشته که هر ده دقیقه یه جسم سنگین می‌خوره مستقیم وسط کله‌ش و به شدت دردش می‌گیره. حالا اگه نخوره لذت‌بخشه. صفر خودش رو به شدت پایین آورده.


من نوعی صفرم اینه که جاییم دردناک و علیل نباشه، یه تفریح ساده‌ی مرتب داشته باشم، دوستانی داشته باشم که از دیدنشون احساس خوبی داشته باشم، جیبی که حداقل معیشتم رو تضمین کنه، جایی که توش احساس امنیت کنم و خانواده‌ی خوب و سالمی. خوب؟ اگه بیشتر داشته باشم می‌گم خوبم اگه کمتر می‌گم نه.


یکی هم هست که اگه سالی چند بار نتونه بره اروپا و بگرده به هم می‌ریزه، یکی هم هست که اگه یه وعده غذای گرم و سالم بخوره خوشبختترین آدم دنیاست.


آدمهای عراق، افغانستان، نمی‌دونم جاهای دیگه‌ی دنیا اگه روزانه منفجر نشن، قوم و خویشهاشون رو ندزدن، راه عادیشون رو تو شهرشون برن خوشبخت و راضین. آدمهای کشورهای مترقی یه جور دیگه...


ببین نقطه‌ی پایه برای سنجیدن روحیه به خیلی پارامتر مختلف وابسته‌ست. از مسائل پلتیک جهانی و مملکتی بگیر تا شرایط اقتصادی و اجتماعی دور و بر آدم تا خیلی نکات ریز و درشت دیگه. اما حرف من توی ارتباط این شرایط با خود آدمه. 


هر آدمی در دریافت این شرایط و وضعیتها تقریبا به اختیار خودش یه ضریب به هرکدوم می‌ده و وضعیت رو طبقه‌بندی می‌کنه. سخت نیست. الآن بهتر می‌گم.


فرض کن اگه امروز نرخ دلار رفت خورد تو سقف آسمون، یه نفر مثل من می‌گه عجب! یه نفر سکته می‌کنه می‌افته سی‌سی‌یو یه نفر می‌افته تو خودش که چه غلطی بخورم که اینطوری شده. ممکنه واقعا اونکه خیلی قضیه براش مهمه کارش زیاد مرتبط با دلار نباشه اما ضریبی که به این واقعیت می‌ده عدد بزرگیه. ضریبی که من به نرخ دلار می‌دم خیلی پایینه.


اگه نرخ بنزین یه‌شبه چار تا هفت‌برابر شده، اگه همسایه اومده دم در خشتکمو کشیده سرم که چرا آشغالهاتون دم در مونده، اگه فلان رفیقم بهم نارو زده، اگه این حرفو تو فلان محفل زدم به تریج قبای فلانی برخورده، اگه اگه و هزارتا اگه‌ی دیگه اینها همه یه وزن کلی و واقعی دارن و یه وزنی که رو ذهن هر کسی ممکنه اعمال کنن. نمی‌دونم مفهومه چی می‌خوام بگم یا نه.


تمام حرف و بحث من اینه که بنده شخصا سعی کنم ارزش‌گذاریم رو روی واقعیتهای اطرافم واقعی انجام بدم. اگه مهمن مهم اگه نه، نه. 


بعضی چیزها هست که واقعا مهمن و من باید بهشون اهمیت بدم اما این مهمها تو روحیه‌ی من نباید اثر مستقیم بذارن. من اینجا باید یه ضریب دیگه بهشون بدم. فرض کن یه نفر در کشور یمن زده شونزده‌هزار نفر رو کشته. بسیار کار بدی کرده. جون شونزده‌هزار آدم هم اصلا مسئله کشکیی نیست. اما نباید روی روحیه‌ی زندگی من اثر منفی بذاره. یکی تو یه مهمونی یه حرفی زده من فلان جوابو بهش دادم قصدم هم چیز بدی نبوده اون بد برداشت کرده رنجیده جواب سلاممم نمی‌ده. من رفتم توضیح دادم عذر هم خواستم قبول نمی‌کنه. حالا حال من بده. ببخشید به درک! شب خوابم نبره که طرف جنبه نداشته؟ 


بعضیها هستن که اصلا نمی‌دونن کی خوبن. دیفالت افتضاحن. اگه ازشون بپرسی خوب کی خوبی؟ چطور بشه خوبی؟ واقعا نمی‌دونه. کی چکار کنه کی چکار نکنه اونوقت راحتی؟ نمی‌دونه. یکیش خود من بعضی‌وقتام!


بیاییم ضریبهای ورودی روحیه‌مون رو عاقلانه تنظیم کنیم.....


امتحانی.



پ.نون: سریعا از همه اونایی که حوصله خوندن مطلب بلند رو ندارن عذر. ببخشید بعضی وقتا دلم می‌خواد روده‌درازی کنم.



نظرات 11 + ارسال نظر
مادر بچا 25 خرداد 1390 ساعت 03:10 ب.ظ

سلام ...

جالب بود بحث بر انگیز ... صفرت با حال بود ....

منم صفرم اینه ... هیشکی دور و برم مریض نباشه ... جیبم خالی نباشه ... مهمونی بر و بج صبح بیا و برو به راه باشه .... سفر هم هر چند وقت یک بار برم .... حالا این چند وقت از چار ماه کمتر شد صفرم میپره بالا

اگه از 6 ماه بیشتر شد میرم زیر صفر

خیلی چیزای دیگه هم هست که درجه صفر آدم رو جابه جا میکنه ... نکته کلیدیش صبره فکر کنم

سلام
صبر، فرع منطقه به نظر من.

ب.ا 25 خرداد 1390 ساعت 04:42 ب.ظ

من که می گم تو دلت از یه جای دیگه پره افتادی به وعظ ! جون داداش آره یا نه؟

وعظ که پناه بر خدا!! ما کجا و این حرفا!!!

همینطوره از کجا فهمیدى؟ آزمایش دادم چارماهه آبستنم ؛)

یه نفر 25 خرداد 1390 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام دوست عزیز

من خودم جزءاون دسته ام که:بعضی چیزها هست که واقعا مهمن و من باید بهشون اهمیت بدم اما این مهمها تو روحیه‌ی من نباید اثر مستقیم بذارن(ولی واسه من تاثیرمی ذاره)

تواین دسته بندی که کرده بودین یه گروه دیگه هم می شدجاداد.اونا که می خوان همیشه روصندلی قربانی بشینن.واونا که به نوعی نسبت به حال بدحالت اعتیادپیداکردن.

درآخریادی می کنیم ازبانوی آواز ایران(هایده عزیز).روحش شاد:
روزا ی روشن ، خداحافظ
سرزمین من ، خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت ، یا از این جا رفت
انگار که اینجا هیچی
زندیه نیست
گریه فراوون ، وقت خنده نیست
گونه ها خیسه ، دل ها پاییزه
بارون قحطی از ابر می ریزه
همه عزادارا سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
انگار که شبه ، هر روز هفته
از هر خونه ای عزیزی رفته
همه با هم قهر ، همه از هم دور
روزا
مثل شب ، شب ها سوت و کور
نه تو آسمون ، نه رو زمینیم
انگار که خوابیم ، کابوس می بینیم
از زمین دوریم ، از زمان جدا
حتی نمی آییم به یاد خدا
روزای روشن ، خداحافظ
سرزمین من ، خداحافظ
نوبت میگیریم ، گیج و بی هدف
واسه مردنم ، باید رفت تو صف
روزها و شب ها این جور می گذرن
هر جا که می خوان ما رو می برن
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم ، گریه ببینیم
ای زن تنها ، مرد آواره
وطن دل تو است ، شد صد پاره
پاشو ، کاری کن ، فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش

فکر میکنم اون آخر اشاره اى به این گروه کردم. کسانى که دیفالت افتضاحن.
وقتى اون قسمت رو که میگى اون تیپى هستى یاد تو هم افتادم. چیزهاى مهمى که اهمیتشون در قالب روزمرگى آدم نمیگنجه.

یه نفر 25 خرداد 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

راستی دوست عزیز روز مردروهم به رسم ادب خدمتتون تبریک می گم

روز مرد رو به تمام مردان راستینی که مقام زیبای مردانگی رو درک کرده اند تبریک میگم.
تبریک به کسانی که نمی دانم از بزرگی شان بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی
و... بسیار سخت است ...


ایمیلتان رانداشتم تامثل بقیه ی دوستان کتاب ؛یک مرد؛اوریانافالاچی رابرایتان میل کنم.ولی ازسایت کتابناک میشه دانلودش کنین)البته اول بایدعضوبشین)http://ketabnak.com/comment.php?dlid=2122

خیلى ممنونم دوست من. ایمیل من توى پروفایلم موجوده ولى زحمت نکش ، با تشکر خودم کتاب رو پیدا میکنم.

روز سیزدهم رجب براى من مولود امیرالمؤمنین (ع) هست که عیده پس عیدت مبارک. مرد یا زن به تنهایى قداستى ندارند. مردها و زنهاى بزرگ براى جنس مرد و زن اعتبار میسازند.

یه نفر 25 خرداد 1390 ساعت 07:48 ب.ظ

بله.متوجهم.اینجارابطه وهمفکری مادرحدکامنت گذاشتن وبلاگیه.واسه همین لینک دادم

درسته.نگاه های متعصبانه جنسیتی یانژادی وقومیتی وامثالهم صحیح نیست.انسانیت مقدم براینهاست.

عیدشماهم مبارک. اینم عیدی من:(متاسفانه اسم شاعررونمی دونم)

ز لیلای شنیدم یا علی گقت

به مجنون چون رسیدم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز می کرد

به گوش غنچه کم کم یا علی گفت

چمن با ریزش باران رحمت

دعای کرد او هم یا علی گفت

یقین پروردگار آفرینش

به موجودات عالم یا علی گفت

دلا بایست هر دم یا علی گفت

نه هر دم بل دمادم یا علی گفت

به هر روز به هر شب یا علی گفت

به هر پیچ به هر خم یا علی گفت

دمی که روح در آدم دمیدند

ز جا بر خاست آدم یا علی گفت

علی در کعبه بر دوش پیمبر

قدم بنهاد و آن دم یا علی گفت

عصا در دست موسی اژدها گشت

کلیم آنجا مسلم یا علی گفت

نمی شد زنده جان مرده هرگز

یقین عیسی بن مریم یا علی گفت

ز بطن حوت یونس گشت آزاد

ز بس در ظلمت یم یا علی گفت

به فرقش کی اثر می کرد شمشیر

شنیدم ابن ملجم یا علی گفت

مگر خیبر ز جایش کنده میشد؟

یقین آندم علی هم یا علی گفت

از عیدیت هم خیلى ممنونم.

راز 25 خرداد 1390 ساعت 08:18 ب.ظ http://sokootdez.blogfa.com/

سلام
شما را لینک کردم.ممنون میشم لینک کنید.

متشکرم اما اعتقاد دارم لینکهاى هر کس به معنى سلیقه ى وبلاگ خونى اون شخصه. چند تا پست بده مزه بلاگتو بچشم. موفق باشى.

ب.ا 26 خرداد 1390 ساعت 01:30 ق.ظ

سالم باشه هر چی باشه خوبه :))

:)

ماه 26 خرداد 1390 ساعت 08:29 ق.ظ

امان از وقتی که یه حرفی بزنم بعد تا صبح از شدت دلشوره بمیرم که کاش لال شده بودم حرف نمیزدم

یاد گرفتم حرفهاى جالب رو اصلاً نگم چون جالبترها خارشون بیشتره.

راز 26 خرداد 1390 ساعت 07:08 ب.ظ http://www.sokootdez.blogfa.com

مزه ما رو قبلا چشیدی...!!!
از پست اولم باید کل قضیه رو میگرفتی...

لطفاً فرصت بدید قربان

ابراهیمی 27 خرداد 1390 ساعت 01:53 ب.ظ

یاالله !!سلام علیکم
نوشته هاتون واقعیته روده درازی نیست

سلام متشکرم و خوش اومدین

دکتر خودم 4 تیر 1390 ساعت 04:32 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

اون مهما رو چجوری مهم بودنشون رو مشخص میکنی؟ چجوری مهم‌تر بودن رو می‌فهمی؟

هر کسى در مورد زندگى خودش منطقى فکر کنه میتونه عاقلانه تنظیم کنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد