بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

هات‌داگ


گاهی وقتا فکر می‌کنم چی می‌شد اگه با گرگ یه دکه‌ی کنار خیابونی مواد غذایی می‌زدیم. مثل یه مغازه‌ی هات‌داگ به سبک فرنگی! دوتاییمون از این لباسای آشپزباشیی با کلاه سفید و دستکش می‌پوشیدیم و وامیستادیم به کاسبی!


فرض کن تو از اون خیابون بگذری ببینی یه دکه‌ی جدید کنار پارک زدن و یه بوی هات‌داگ در حال دورزدن و پختن داره ازش بلند می‌شه. میای جلو می‌بینی یه گرگ خاکستری وحشتناک با لباس سفید تمیز و یه عینک پنسی شیشه‌گرد ظریف و یه لبخند همیشگی پشت دخله و من به عنوان تهیه‌کننده هات‌داگها سرگرم فعالیتیم...


پیش‌خون تمیز با انواع سس خردل و فلفل و سفید تزئین شده. چندجور دستمال مختلف هم توی جادستمالیها اون‌طرف گذاشته شده. عکسهای گنده‌ی هات‌داگهای آماده با چندجور تزئین سسهای مختلف در و دیوار دکه رو به جلوه آورده. رنگهای شاد و گرم همه جا رو گرفته، بنده و ایشون و یه وردست دیگه که میتونه یه دختر جوون و خندون باشه.


راستی! یکی دوتا پیک موتوری هم داریم! با یه سطل زباله‌ی گنده به شکل یه ساندویچ هات‌داگ وایساده!


کارمون می‌گرفت ها! با جاذبه‌ی توریستی خیلی اکتیوی مثل گرگ! طفلک فکر کنم دیگه عادت کرده بسکه مردم اینطوری نگاش کردن!!!


هیچوقت دلم نمی‌خواد گرگ باشم. یه نفر خیلی خیلی متفاوت که مجبوره مرتب خودشو به اطرافیانش ثابت کنه و اگه یه روز این کارو نکنه طرد می‌شه یا شکار!!!


هروقت تلویزیون داستان کلاه‌قرمزی ، گرگ بد گنده یا داستانهای گرگانه رو تعریف می‌کنه، با یه غم عمیق و خاموش تظاهر می‌کنه که ندیده. می‌دونی از موقعیتش یاد چی می‌افتم؟ یاد ایرونیهای کشورهای دیگه. جایی که مردم عادیشون عینا همین احساسو بهمون دارن.


جنگل خودمون خیلیم خوبه. هر اشکالی که داره.



نظرات 10 + ارسال نظر
ب.ا 29 خرداد 1390 ساعت 08:29 ب.ظ

من که از دین هیچ کدومتون اصلا تعجب نمی کنم :)

عادت کردى خوب!

غواص کاشف! 30 خرداد 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

خداییش وقتی قصتو تصور کردم، خیلی برام ترسناک بید!
یه گرگ خاکستری گنده و عینکی که به جای هات داگ خوردن، هات داگ میفروشه!!!
یه پ.نون ترسناکتر که هر روز یه جور اخلاقی داره!
یه روز میای، میخنده. یه روز اخم کرده، یه روز از گوشاش دود میزنه بیرون! وای وای!!
خلاصه که گرگه قابل قبول تره والا!
:)

نه‌خیرم! پ.نون هرقدرم که خطرناک باشه از ابعاد خودش نمی‌تونه بزنه بیرون. اگرچه خانوما از یه الف سوکس هم می‌ترسن چه رسد به پ.نون!! دور از جون غواصهای کاشف :)

راس می‌گی، یه گرگ فرهیخته‌ی مأخوذ به حیا که هروقت پشتش به آدم می‌شه معذرت می‌خواد کلی هم از خیلی آدما قابل قبولتره والا، بالأخص از پ.نون متغیرالذائقه.

غواص کاشف! 30 خرداد 1390 ساعت 01:39 ب.ظ http://sakooye-shirjeh.blogsky.com

آره دیگه اون الفه ولی تو هم پ هستی هم نون:)))))

:)) یک استدلال منطقی و متقن!

ب.ا 30 خرداد 1390 ساعت 02:58 ب.ظ

به نظرت اگه من بیام تو و بهت بگم سلا اقا ببخشید هات ولف هم دارین؟ و با هم خیلی آروم با یه لبخند محو برگردیم نگاش کنیم عکس العملش چیه؟!

:)))))))

مطمئناً جنبه شو داره با یه جواب سر به مهر!

شاید بگه بله آقاى محترم، اتفاقاً تازه ترین و سالمترین وعده مون هات ولفمونه! هات نون هم داریم :))

تو 30 خرداد 1390 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

من به این گرگ به شدت احساس خوبی دارم...

خیلى بچه ى خوبیه آخه...

امینه 31 خرداد 1390 ساعت 01:02 ق.ظ

1.منکه وسواسی نیستم ولی بعضیا ممکنه فکر کنن که گرگا موقع ساندویج درس کردن دستاشونو درست نمی شورن .خب تقصیریم ندارن ، از کجا بدونن گرگه اینقدر مودبه که حتی وقتی پشتش به آدمه معذرت خواهی می کنه ؟

2.سس خردل رو خوب اومدی

به! بارکلا پروانه کارمونو به اسم اون گرفتیم عکسشم روی پروانه هست به دیوار :) تازه‌شم اون پشت دخله با یونیفورم کامل و دستکش ضد پنجول :))

امینه 31 خرداد 1390 ساعت 01:03 ق.ظ

نازی.....غریبی هم که می کنه !

غریبی مال متفاوتهاست. هرکی حتی توی شهر خودشم اگه با همه تفاوت کلی داشته باشه غریبی می‌کنه.

حالا این طفلک نشون نمی‌ده، ته چشماش می‌خونم حسشو.

جالبه همین دیروز اومدم توی وبلاگ مرحومت ببینم چیز جدیدی نوشتی یا نه.

سوفی 31 خرداد 1390 ساعت 03:19 ق.ظ http://sophie-89.blogsky.com

مردم رو بی خیال مهم اینه که خودت با اونی..
باسلام.

سلام خوش اومدی.

یه نفر 1 تیر 1390 ساعت 01:31 ب.ظ

سلام

پس نظرمن کو؟؟؟

دوست عزیز اگه سایت کلوب عضوهستیدرمز دوم روفعال نکنید.حذف عضویت بزنید(به سپاه واگذارشده)

ازفیلترشکن vpnهم استفاده نکنید
به دوستانتون هم اطلاع رسانی شود

نمیدونم والا

دکتر خودم 4 تیر 1390 ساعت 04:29 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

رونوشت به کامنتور دوم : شما چرا همه‌ش نیمه‌ی خالی رو نگاه میکنی، اون دختره که یه لبخند ملیح بر لب داره رو هم ببین

احسنت تازه هیشکیم روزا نمیخوردش :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد