بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

میکی‌ماوس


احساس تو خالی بودن جان را می‌کاهد و روح را می‌آزارد. آدم احساس می‌کند یکی از آن بادکنکهای رنگی جشنهای تولد است که به شکل میکی‌ماوس هستند، همانهایی که مامانها محکم روی موهای دختربچه‌ها می‌کشند و موهای دختربچه‌ها جرقه جرقه می‌شود بعد بادکنک را روی دیوار رها می‌کنند و بادکنک به طرز مضحکی وسط دیوار آویزان می‌ماند و بچه‌ها ذوق می‌زنند و سعی می‌کنند از دیوار جدایش کنند.


حس بادکنک میکی‌ماوس‌شکل صورتی الکتریسیتیه ساکنیده شده‌ی چسبیده به وسط دیوار مهمان‌خانه‌ای را دارم که آنقدر بالا چسبیده‌ام که هیچ بچه‌ی تخسی نتوانسته دمم را بگیرد و پایین بکشد. شاید اگر یک وجب پایینتر چسبانده بودندم الآن مثل بقیه‌ی میکی‌ماوسهای دیشب یک قطعه‌ی لاستیک سوراخ نخ‌بسته بودم توی سطل دم در.


میکی‌ماوسهای بادکنکی جذابند و مجلس‌گرم‌کن و بچه‌ساکت‌کن و باعث خنده و توخالی و بسیار آسیب‌پذیر و کم‌ارزش. 


چاره‌اش هم ظاهرا گل گاوزبان است و بابونه و خطمی و از این دار و دواهای جوشاندنی عطاریها. چه چاره‌ی ساده‌ای برای یک میکی‌ماوس معلق. 



پ.نون: کی بود می‌گفت نعره بهتره؟ ها؟ کی بود؟؟؟



نظرات 6 + ارسال نظر
تو 2 آذر 1390 ساعت 03:50 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

من گفتم...
هنوزم سر حرفم هستم...

نه خیر! اول خودم گفتم خودمم زرزر کردم :)

[ بدون نام ] 2 آذر 1390 ساعت 06:28 ب.ظ

احساس تو خالی بودن جان را می کاهد و روح را می آزارد...
.............................................

ماه تویی؟

قزن قلفی 3 آذر 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://afandook.persianblog.ir

ببین همون برو زر بزنی بهتره ! زیاد فلسفی شدی !!!! آدم مور مورش میشه !

فلسفی کدومه؟ دیجیتالم کجا بوده؟ بادکنک میکی ماوس و فلسفه؟ اصلا فککنم تو یه ذره کم خون شدی زود مورمورت میشه. والا من به این بی آزاری بچه موشی! بچه ها میدن تو جشن تولداشون مامانا بادم میکنن میمالنم به کله هاشون میچسبوننم به دیفال :)

[ بدون نام ] 3 آذر 1390 ساعت 06:45 ب.ظ

سلام.
شرمنده فکر میکرم از روی ای پی م متوجه بشید برای همین اسمما ننوشتم.حالام ایمیلما نوشتم که تابلو باشه...
دلم تنگ شده بود برای اینجا خیلی.

خوش اومدی .

اگه آدرسم نمیدادی با همین کلمه های "اسمما" و "ایمیلما" میشناختمت :)

[ بدون نام ] 4 آذر 1390 ساعت 11:33 ق.ظ

الان یعنی مسخره ام کردید؟خب من اینجوری دوست دارم دیگه چیکار کنم؟!!

اگه اینطور به نظر اومده من معذرت میخوام. قصدم فقط همین جمله ای بود که نوشتم.

کسی که مسخره میکنه یا میخواد اینطوری یکیو خفیف کنه که برا خودش شخصیت کاذب بسازه یا مریض روانی باشه.

اتفاقا دیروز داشتم به خودم میگفتم این سبکی که تو مینویسی صحیحتره و به "را" نزدیکتره تا اونطور که من مینویسم.

[ بدون نام ] 4 آذر 1390 ساعت 03:06 ب.ظ

یکی از بدی های دنیای مجازی به نظرم همین سوء برداشتهاست.توی دنیای واقعی و فیس تو فیس مونم کم بهش دچار نمیشیم چه برسه به این دنیای مجازی که...
اینجا توی دنیای واقعی،من همیشه سر همین قضیه با همه مشکل دارم:اینکه چرا اینطوری ایمیل می دی؟این شکلی اس ام اس می دی؟اینجوری محاوره می نویسی و...
همیشه هم حرف خودم بود و کوتاه نمی اومدم تا امروز که یکدفعه شمام به این موضوع اشاره کردید. یه لحظه فکر کردم جدی شاید من دارم اشتباه می کنم.فکر کردم اشتباهم چقدر تابلو بوده که شما هم دارین میگین.بعد،منم که مغرور!!!نخواستم مستقیم بپرسم واقعااین شکلی اشتباهه؟نوشتم دارین مسخره ام می کنین؟همینطوری که تو دنیای راست راستکی به دوستام میگم مسخره می کنی؟و اصلا هم منظورم این نیست که خدای نکرده دوستم می خواد برای خودش یه شخصیت کاذب بسازه یا مریض روانیه!!این جمله بیشتر یه تکیه کلامه برام.پس پشتش هیچ توهین و جسارتی نیست و آخرش هم معذرت به خاطر گفتنش و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد