می بینیم که زدی تو خط آرکی تایپ ها ... می خوای پست های دنباله دار بنویسیم در موردشون ؟ جدی گفتما ... یه وقت فکر نکنی شوخی میکنم ...
چیزایی که اینجا مینویسم هیچکدومشونو نخوندم فقط حس کردم. در مورد اینها حتما نظریات و مطالب زیادی تو کتابا هست و من عامیم. دلی حرف میزنم برا همین دقیقا به حرفم ایمان دارم.
میگی آرکیتایپه؟ لابد هست :) یه جور الگوی عشق ورزی! اما از نظر من یه چیز بدیهیه مثل قوطی کنسرو!
اما پایه ام. فقط هرچیو لمس کردم بلدم! خوشبختانه من زیاد لمس میکنم ؛)
آخه این چیزها رو نمیشه بدون داشتن دانش بیان کرد که ... برادر من ... جان من ... حتما جایی خوندی دیگه ... یا حداقل از کسی شنیدی دیگه ... اگرنه اینکه فکر میکنم غیب گو هم هستی ، علاوه بر همخونه بودن با اون گرگ نازنین !
یعنی جدی عوض نشده؟ من آخه روز اول که خوندمش کلی با منطق ذهنیم در تضاد بودش.بعد واسه همینم هیچی نگفتم.آخرش امروز دلم طاقت نیاورد گفتم بیام بگم چقدر این حرفا قبول ندارم.بعد یه دور دیگه که خوندمش دیدم همونیه که می خواستم بگم!! واسه همین فکر کردم عوضش کردین پستا. نمی دونم چرا این شکلی شدم جدیدنا.
:) شاید با عجله خوندی دور اول. آدم باید جملات حکما رو چند بار بخونه :))
دیمیتری کیه؟!
دیمیتری یه روسه از دوستان که دارم به راه راست هدایتش میکنم :)
واقعاً؟ یعنی کسی رو که دوست داری نباید برای خودت بخوای؟ مگه بخوای چی میشه...یعنی خودخواهیه؟و لابد خودخواهی بده
متأسفانه یه واقعیت محضه! وقتی کسیو برای خودت بخوای مثل یه وسیله شخصی باهاش رفتار کردی. خودتو خواستی نه اونو.
آره. بهتره دیمیتری نریزی توی حلقش که در واقع واسه خودت ریختی که نگهش داری...
ها؟
می بینیم که زدی تو خط آرکی تایپ ها ... می خوای پست های دنباله دار بنویسیم در موردشون ؟
جدی گفتما ... یه وقت فکر نکنی شوخی میکنم ...
چیزایی که اینجا مینویسم هیچکدومشونو نخوندم فقط حس کردم.
در مورد اینها حتما نظریات و مطالب زیادی تو کتابا هست و من عامیم. دلی حرف میزنم برا همین دقیقا به حرفم ایمان دارم.
میگی آرکیتایپه؟ لابد هست :) یه جور الگوی عشق ورزی! اما از نظر من یه چیز بدیهیه مثل قوطی کنسرو!
اما پایه ام. فقط هرچیو لمس کردم بلدم! خوشبختانه من زیاد لمس میکنم ؛)
دارم فکر میکنم من یکیو خیلی دوست داشته باشم...فکر کنم من از اون بیشعورام که اونو واسه خودم میخوام!
اسمش این نیست. همه تقریبا همین جوران. من ایده آلیستم زیادی.
پس شما تو کار هدایت مردم هم هستی ... چه جالب!
نه فقط دیمیتریا :)
آخه این چیزها رو نمیشه بدون داشتن دانش بیان کرد که ... برادر من ... جان من ... حتما جایی خوندی دیگه ... یا حداقل از کسی شنیدی دیگه ... اگرنه اینکه فکر میکنم غیب گو هم هستی ، علاوه بر همخونه بودن با اون گرگ نازنین !
مگه نمیدونستی؟ نگفته بودم؟ :)
این پست عوض شده محتواش؟
نه چطور مگه؟
نگفته بودی ... حالا فهمیدم ...
:)
یعنی جدی عوض نشده؟
من آخه روز اول که خوندمش کلی با منطق ذهنیم در تضاد بودش.بعد واسه همینم هیچی نگفتم.آخرش امروز دلم طاقت نیاورد گفتم بیام بگم چقدر این حرفا قبول ندارم.بعد یه دور دیگه که خوندمش دیدم همونیه که می خواستم بگم!!
واسه همین فکر کردم عوضش کردین پستا.
نمی دونم چرا این شکلی شدم جدیدنا.
:) شاید با عجله خوندی دور اول. آدم باید جملات حکما رو چند بار بخونه :))
هیچی. حال ندارم توضیح بدم...
همینقدرم که زحمت کشیدی لطفته
پس آقای حکیم به درد کمال گرایی مبتلا هستند... ؛)
آخ آخ، دست به دلم نذار!!
چی بگم... من فعلا فک می کنم نون شب ما شده معشوقمون که نباید برای خودمون بخوایمش! باقی قضایا بمونه برای دیمیتریا:)
دیمیتری خیلی کار داره تا توجیه بشه :)