گرگو با همه پیری و عبوسی و بداخلاقیش دوس دارم! چون فرهیخته است! فک کنم لیبرال هم هست و به آزادی فردی و اجتماعی اهمیت میده! کم توقعه و خرق عادت کرده! برخلاف جهت رودخونه میره جلو .. هم گرگ هست و هم نیست!!! حالا اون اخلاق گندشو باید یه جوری تحمل کرد دیگه!
کاش همه اینجوری بودن... نه؟
من که همینجور که هست دوسش دارم. در مورد آدمها هم صادقه. هر آدمی خوبیها و اشکالاتی داره. همینه که هست. اگه جمع جبری مشخصاتش به سمت دوست داشتنش میل کرد و دوسش داشتی باید بدیهاشو بپذیری. البته بدی گرگ قابل بخشش نیست. گرگه دیگه یهو دیدی آدمو خورد :)
حکایت، حکایت ِ چشم بستنها و گذشتنها، از خواستنیها به خاطر خواستنیترهاست. «حالم چو دلیری است که از بخت بد خویش / در لشکر دشمن پسری داشته باشد»… ای وای بر خواستنی که بعد از پرکشیدن، خواستنیتر شود…
پرنده هم قفس هم خونه ی من
زمستون رفت و شد فصل پریدن
همین دیروز تو از این خونه رفتی
ولی از اومدن چیزی نگفتی
بهار کاغذین خونه ی من
تو رو راضی نکرد آخر به موندن
من عادت می کنم با درد تازه
جدایی شاید از من، من بسازه
دلم تنگ دلم تنگ برایت
نگاهم با نگاهت داشت عادت
ممنون
اینو خوب اومدی... "پا سست مکن"
گرگو با همه پیری و عبوسی و بداخلاقیش دوس دارم! چون فرهیخته است! فک کنم لیبرال هم هست و به آزادی فردی و اجتماعی اهمیت میده! کم توقعه و خرق عادت کرده! برخلاف جهت رودخونه میره جلو .. هم گرگ هست و هم نیست!!! حالا اون اخلاق گندشو باید یه جوری تحمل کرد دیگه!
کاش همه اینجوری بودن... نه؟
من که همینجور که هست دوسش دارم. در مورد آدمها هم صادقه. هر آدمی خوبیها و اشکالاتی داره. همینه که هست. اگه جمع جبری مشخصاتش به سمت دوست داشتنش میل کرد و دوسش داشتی باید بدیهاشو بپذیری. البته بدی گرگ قابل بخشش نیست. گرگه دیگه یهو دیدی آدمو خورد :)
حکایت، حکایت ِ چشم بستنها و گذشتنها، از خواستنیها به خاطر خواستنیترهاست. «حالم چو دلیری است که از بخت بد خویش / در لشکر دشمن پسری داشته باشد»… ای وای بر خواستنی که بعد از پرکشیدن، خواستنیتر شود…
احسنت بر داکتر
آره... خوبه ... اما نه اینقدری که پای رفتنت رو لنگ کنه...
دلم پوکید پ.نون کجایی پس؟؟؟
کاش زمان بر می گشت به 5-6 سال پیش! فکر کنم ناشکری کردم!
سلام دوستم. اینجا هستم اما بلاگستان سوت و کور شده. اگه بدونم کسی هست میام خوب
دلم براا اینجا تنگ شده
دلم برا اینجا تنگ شده