بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

گل‌آقا


هوا سرد است!
به روى بینیم از سقف منزل می‌چکد باران،
زمین یخ، دست یخ، پا یخ، کمر یخ، سینه یخ، دل یخ
غلط کردم اگر هنگام گرما "اوخ و اخ" کردم
خدایا!
پاک، یخ کردم!
-----------------------
چراغى دارم اى یاران
که هر سالى در این ایام بارانى
زمن چیزى عجایب‏ناک و هشت الهفت! می‌خواهد
چراغم، "نفت" می‌خواهد!
چراغى مانده از اجداد من باقى
- الا یا ایها الساقى! -
دمش سرد است و آهش گرم
اما حیف، خاموش است!
------------------------
الا اى مرد نفتى، مرد روغنمال چرکین جامه، در بگشا!
منم، من! مرد سرما خورده بی‌حال
منم، من! مرد هالوى کوپن‏دار مشنگ بیخودى خوشحال!
نباشد بشکه‌ات خالى، زبانم لال!
---------------------------
هوا سرد است و جانسوز است
یکى مى‏گفت:
"روز اول هر سال
نوروز است
- و گرما مى‏رسد از راه..."
صد و سى روز و اندى مانده تا نوروز
صد و سى روز طاقت سوز
به فکر نفت باید بود - از امروز!
-------------------------------
على از من کتاب و کیف می‌خواهد
حسن کفش و ثریا دامن و مهرى جهاز و اصغرى قاقا!
زنم از من لباس پشمى و زربفت می‌خواهد
در این احوال وانفسا
چراغم نفت می‌خواهد!
-----------------------------------
ستایش باد خیاطان ایران را
که ارزانى به ما بیچارگان کردند
تنبان را
مربا، لوله قورى، صنوبر، طبل تو خالى
الک، دفتر، سماور، اشک!
یعنى کشک!
خداوندا!
دلم، غمگین و لرزان است و پر درد است
وزیر نفت و بنزینا!
هوا سرد است!


-----------------------------------

روزی بود روزگاری بود بیست‌سی‌ سال پیش بود. هفته‌نامه‌ای بود به اسم گل‌آقا به سرپرستی مرحوم کیومرث صابری فومنی که یه عده شاعر و طنزپرداز و کاریکاتوریست باذوق رو دور خودش جمع کرده بود و گل‌آقا رو بیرون می‌دادند.

دیشب که هوا این‌ورا خیلی سرد بود و بنده مشغول هاپولرز بودم داشتم با خودم زمزمه می‌کردم "خدایا پاک یخ کردم" و یادم اومد که این قسمتی از یه شعر بود که اصلا نمی‌دونم مال کدوم یکی از آقایون گل‌آقایی بود. ابوالقاسم حالت بود؟ نبود؟ اصلا یادم نیست. افتادم به سرچ  چندین جا شعر رو پیدا کردم غلط و درست انواع ویرایشها و خدارو شکر هیچک کدوم از راویان این زحمت رو به خودشون نداده بودند که اعلام کنند این شعر از کس دیگریست. شاید اگر روزی فهمیدم اینجا اصلاح کنم. خواندنش خالی از لطف نیست اگرچه شرایط عوض شده. چراغ نفتی کجا، کوپن کجا، سرزمین گل و بلبل کجا...


برای اینکه کپی‌رایت تایپ رعایت بشه عرض می‌کنم که این ویرایش از شعر رو از این‌سایت برداشتم که به نظرم تا حافظه ناقصم یاری می‌کنه از بقیه صحیحتر میاد.


نظرات 8 + ارسال نظر
شاذه 9 دی 1389 ساعت 10:29 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

سلام
در حال لرزیدن عرض می کنم یاد گل آقا هم بخیر... گلنسایش ددت شاغلام و غضنفر ممصادق و عیالش و بقیه....

به خیر

این روزا نفت واسه من از همه چیز عزیزتره... طلوع من... طلوع من.... :)
خوبید گویا...

ممنون بهتر از بدترم. جرقه‌ای خوب، جرقه‌ای ای، جرقه‌ای ناخوش.

من 9 دی 1389 ساعت 11:31 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

خوشحالیم که نیمکره ی طنزناک ذهنت کمی به خود آمده

من هم.

ترنجستان 10 دی 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://www.toranj0.blogsky.com

سلاملیکم سلاملیکم
طنز پرمعنا و حقیقی و تلخی بود...و در نوع خودش لذت بخش
مثل همیشه کارت حرف نداره

ممنون

منتظر 10 دی 1389 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com

قشنگ بود

گل آقا ؟

یه با هاش دیدار داشتم


غمه دلمان را مغز کاهو (تازه )کردی رفت

خستت منتظر -

خود مرحومو دیدى؟ جالبه.

بدون اسم 10 دی 1389 ساعت 05:02 ب.ظ

اولش فکر کردم خودت گفتی عاشقت شدم!
بعدش دیدم گل آقا بوده نه دیگه...

الآن عاشق گل آقایى ؟ خوش به حال مرحوم :)

آل.. 10 دی 1389 ساعت 08:58 ب.ظ

سلام. خوشحالم که به فکر طنز نوشتن افتادید!! جای امیدواریست

ممنون

saeed 24 آبان 1392 ساعت 10:55 ب.ظ

خداوندا غلط کردم اگر هنگام گرما اوخ وآخ کردم درسته

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد