استادمون سر کلاس می گفت دیگه دوران قهرمان گرایی گذشته، دیگه تو دنیا گروه کارها رو جلو میبره، مهم نیست که استعداد تاپی داشته باشی، مهم اینه که بتونی با گروه جلو بری و خلاقیت داشته باشی. راستش من درک نمیکنم، یعنی چی؟ هنوز تو ریاضی خیلی جاها هست که هنوز باید نخبهها بسطش بدن. هنوز تو کشورها منتظر یه منجین، یه قهرمان که بیاد عدالت رو اجرا کنه. چی میگم؟ حالم خوبه؟
نخبهها همیشه نوک پیکان پیشرفتن اما تو این دوره و زمونه نوک پیکان هم هیچوقت تنهایی به جایی نمیرسه.
شما شرکتهای غولپیکر دنیا رو نگاه کن، نخبهها رو جمع میکنن، شده میدزدن، تطمیع میکنن، تأمینشون میکنن، بهشون همهچی میدن که راهو باز کنن. اما همیشه یه هرم زیردست و نیرو پشت سرشونه. نباشه نمیشه بزرگترین باشن یه جا میمونن.
در مورد استفاده علم موافقم! ولی اینکه میگید حرکت نمیکنه تا ازش استفاده بشه نه!
اکثر تئوریهای محض ریاضی حداقل 50 سال بعد از به وجود اومدنشون کاربردی شدن، وقتی لایبنیتز حساب انتگرال رو به وجود آورد کجا خبری از صنعت بود؟ وقتی اقلیدس هندسه رو بسط داد، وقتی هیلبرت ...، وقتی گاووس ...، وقتی ... ... .
به نظر من وقتی علم محض کاربردی شد شاخه و برگهاش افزایش پیدا میکنه، ولی تنه هیچ تغییری نمیکنه :دی
البته فکر کنم در مورد علوم جدید باید اینو محتاطانه (محطاناته و ...) گفت، مثلا تو رشته تحقیق در عملیات سال 1947 دانتزیک یه مقاله داد، سال 50 اولین کاربردش پیدا شد (: (البته تحقیق رو همیشه نمیشه مبحث محض دونست، چون توسط دانشمندان محض به وجود نیومد)
سر کلاس جبر خطی ترم قبل، استاد نظر بچهها رو در مورد اینکه رشته ریاضی محض و کاربردی خوردن تو سر هم و شدن رشته ریاضیات و کاربردهای آن (رشتهای که به شدت داره به سمت کاربردی کردن ریاضی پیش میره) چیه؟ هر کی یه چیزی گفت، منم مخالفت خودم رو اینطور بیان کردم که کشوری که ریاضیدان محض نداشته باشه، هیچی نداره (: به نظر من وقتی یه تئوری محض به وجود میاد، سالها باید بگذره تا اسباب ملموس شدنش پیدا بشه.
بسیار خوب، منکر پیدا شدن تئوریهاى پیشرفته ى ریاضى قبل از پیدا شدن کاربردشون نیستم. فى الواقع اینجا احتیاج به چیزى مادر اختراع نیست بلکه مطلب بیشتر شهوت دانستنه.
اما حرف من اینه که ابزار بدون مورد مصرف دقیقاً مثل ابزارهاى ملموس خانگیه. تو در منزل وسیله اى براى یک حرکت خاص درست میکنى و سیصد سال بعد چیزى که این ابزار بتونه روش کار کنه ساخته میشه. در عرض این سیصد سال ابزار بسیار هوشمندانه و غرور آفرین تو فقط در انبار خاک خورده هرقدر هم مخلوق مغز نخبه و ابتکار بیمانند فرید دهر و وحید عصر باشه و حتى بارها و بارها جایزه ى بهترین ابداع ریاضى جهان رو توى این سیصد سال برده باشه.
ما ایرانیان نمی توانیم کار گروهی انجام دهیم, این تربیتی است که در عرض چند نسل استعمار بر ما داده است. برای اینکه کار مردمی صورت نگیرد ....
ببخشید فرصت نکردم جواب نظر اولتو تا الآن بنویسم.
حرفم همونه که تو اون نظر گفتم. مضاف بر اینکه در دیدگاه سیاسى هم باز تک نفره هیچکس نمیتونه عمل کنه و نمیکنه. اما مطلب تو هم درسته با این اصلاح که یکپارچگى کامل وجود نداره وگرنه به تعداد هفتاد میلیون ایرانى میبایست طریقه و طرز تفکر و عملکرد مختلف وجود داشته باشه، مسأله ى امروز عدم یکپارچگى و همسویى مطلق و از همه بیشتر خودخواهى فردیه و نه جدایى مطلق و پایه اى آحاد.
استادمون سر کلاس می گفت دیگه دوران قهرمان گرایی گذشته، دیگه تو دنیا گروه کارها رو جلو میبره، مهم نیست که استعداد تاپی داشته باشی، مهم اینه که بتونی با گروه جلو بری و خلاقیت داشته باشی.
راستش من درک نمیکنم،
یعنی چی؟
هنوز تو ریاضی خیلی جاها هست که هنوز باید نخبهها بسطش بدن.
هنوز تو کشورها منتظر یه منجین، یه قهرمان که بیاد عدالت رو اجرا کنه.
چی میگم؟
حالم خوبه؟
نخبهها همیشه نوک پیکان پیشرفتن اما تو این دوره و زمونه نوک پیکان هم هیچوقت تنهایی به جایی نمیرسه.
شما شرکتهای غولپیکر دنیا رو نگاه کن، نخبهها رو جمع میکنن، شده میدزدن، تطمیع میکنن، تأمینشون میکنن، بهشون همهچی میدن که راهو باز کنن. اما همیشه یه هرم زیردست و نیرو پشت سرشونه. نباشه نمیشه بزرگترین باشن یه جا میمونن.
شاید طرز تفکر من اینه که من به علوم مجرد نگاه میکنم و شما به علوم کاربردی.
من تا حالا نشنیدم یه گروه یه تئوری بزرگ خیلی جدید تو ریاضی بده، هر چی بوده یه تک نفر بوده!
درست میگی. این که میگی همون جرقهس که میخوره و یه چیزی شکل میگیره اما حرکت نمیکنه تا وقتی بشه ازش استفاده کرد.
استفادهی علم هم توی کاربردشه.
غلط کردن حذف کردن...
من همان اول شخص مفرد خواهم ماند...
:) خبر دارم! هر اقیانوس چند تایى هم جزیره داره...
من دارم از این مباحثه لذت می برم ...لطفا ادامه بدید...
آخه من چی بگم وقتی شماها اینقدر سطح بالا حرف می زنید؟!!
افاضه بفرماید مستفیض میشیم ؛)
در مورد استفاده علم موافقم! ولی اینکه میگید حرکت نمیکنه تا ازش استفاده بشه نه!
اکثر تئوریهای محض ریاضی حداقل 50 سال بعد از به وجود اومدنشون کاربردی شدن، وقتی لایبنیتز حساب انتگرال رو به وجود آورد کجا خبری از صنعت بود؟ وقتی اقلیدس هندسه رو بسط داد، وقتی هیلبرت ...، وقتی گاووس ...، وقتی ... ... .
به نظر من وقتی علم محض کاربردی شد شاخه و برگهاش افزایش پیدا میکنه، ولی تنه هیچ تغییری نمیکنه :دی
البته فکر کنم در مورد علوم جدید باید اینو محتاطانه (محطاناته و ...) گفت، مثلا تو رشته تحقیق در عملیات سال 1947 دانتزیک یه مقاله داد، سال 50 اولین کاربردش پیدا شد (: (البته تحقیق رو همیشه نمیشه مبحث محض دونست، چون توسط دانشمندان محض به وجود نیومد)
سر کلاس جبر خطی ترم قبل، استاد نظر بچهها رو در مورد اینکه رشته ریاضی محض و کاربردی خوردن تو سر هم و شدن رشته ریاضیات و کاربردهای آن (رشتهای که به شدت داره به سمت کاربردی کردن ریاضی پیش میره) چیه؟ هر کی یه چیزی گفت، منم مخالفت خودم رو اینطور بیان کردم که کشوری که ریاضیدان محض نداشته باشه، هیچی نداره (: به نظر من وقتی یه تئوری محض به وجود میاد، سالها باید بگذره تا اسباب ملموس شدنش پیدا بشه.
بسیار خوب، منکر پیدا شدن تئوریهاى پیشرفته ى ریاضى قبل از پیدا شدن کاربردشون نیستم. فى الواقع اینجا احتیاج به چیزى مادر اختراع نیست بلکه مطلب بیشتر شهوت دانستنه.
اما حرف من اینه که ابزار بدون مورد مصرف دقیقاً مثل ابزارهاى ملموس خانگیه. تو در منزل وسیله اى براى یک حرکت خاص درست میکنى و سیصد سال بعد چیزى که این ابزار بتونه روش کار کنه ساخته میشه. در عرض این سیصد سال ابزار بسیار هوشمندانه و غرور آفرین تو فقط در انبار خاک خورده هرقدر هم مخلوق مغز نخبه و ابتکار بیمانند فرید دهر و وحید عصر باشه و حتى بارها و بارها جایزه ى بهترین ابداع ریاضى جهان رو توى این سیصد سال برده باشه.
ما را به کارهای فردی کشانده اند تا نتوانیم بر سرنوشت جامعه مسلط باشیم. مومنان جامعه در خودسازی غرق اند و کافران جامعه در خشم و شهوت ........
ما هرقدر هم کار شخصى کنیم جزئى از اجتماعیم. دیدگاه سیاسى رو منظورم نیست قصدم عمده ى رفتار و کنش و واکنشهاى آدم در ارتباط با محیط اطرافه.
ما ایرانیان نمی توانیم کار گروهی انجام دهیم, این تربیتی است که در عرض چند نسل استعمار بر ما داده است. برای اینکه کار مردمی صورت نگیرد ....
ببخشید فرصت نکردم جواب نظر اولتو تا الآن بنویسم.
حرفم همونه که تو اون نظر گفتم. مضاف بر اینکه در دیدگاه سیاسى هم باز تک نفره هیچکس نمیتونه عمل کنه و نمیکنه. اما مطلب تو هم درسته با این اصلاح که یکپارچگى کامل وجود نداره وگرنه به تعداد هفتاد میلیون ایرانى میبایست طریقه و طرز تفکر و عملکرد مختلف وجود داشته باشه، مسأله ى امروز عدم یکپارچگى و همسویى مطلق و از همه بیشتر خودخواهى فردیه و نه جدایى مطلق و پایه اى آحاد.
مخالفم.
موافقم :)
خدا بد نده
نه اونقدا!! :)
این روزا من کاری از پیش نمیبره چون هرکاری احتیاج به تایید یکی از من مهمتر داره!نمیدونم این نظر منه
همینطوره