نه هم نیارید پذیرفته نیست! همین که گفتم! پ.نون خر است خیلی هم!
پ.نون شبها از حدود یازده و خوردهای با دمپایی میرود در دستشویی و آنجاها مسواک هم میزند و خودش را در آینه چند جور میبیند بعضی وقتها شکلک هم برای خودش در میاورد. این کارهایش تا حدود یازده و نیم طول میکشد بالاخره.
بعد میرود که بخوابد. پایش که به تشک میرسد یکهویی میستر هایدش گل میکند اما به روی مبارک نمیاورد و خیلی جدی انگار خیلی کارهای مهمی دارد موبایلش را با دو تا دست میگیرد جلوی دماغش و به هزار سوراخسمبه سرک میکشد. خیلی وقت بعد نگاه میکند به اون ساعته که هست بالای صفحه و میبیند که اون ساعته اخمایش تو هم میباشد و دارد عصبانی روی ساعتش نگاه میکند و نچ نچ میکند!
پ.نون هم عصبانی میشود و کورمال کورمال سیخ شارژر را پیدا میکند و موبایلش را عنایت مینماید و هی غلت میزند که بخوابد خیر کله اش.
همیشه خدا هم خدات تا آلارم و زنگ و تله خرسی و شوک الکتریکی را جاخالی میدهد و هی میخوابد...
بعدش هم همه اش کارهایش تمام نمیشود پس عصبانی و غصه دار میشود و همه اش چون کارهایش تمام نشده پولدار نمیشود پس عصبانی و غصه دار میشود و همه اش چون پولدار نشده است چیزهایی که لازم دارد ندارد پس عصبانی و غصه دار میشود و هی از اینها تا شب ساعت یازده اینها.
پ. نون هر روز از وقتی که بیدار میشود تا قبل از ساعت یازده و اینا که میرود داخل دستشویی به خودش میگوید هرکس ساعت یازده و نیم نخوابد خر میباشد و خیلی فحشهای بدبد دیگر. اما تا چشمش به تشک میافتد آقای هایدش هی گل میدهد!
حالا هی بگویید خر نمیباشد!
اصلاً یازده و نیم خر است اصلاً تشک خر است اصلاً موبایل خر است اصلاً تیم کوک هم خر میباشد! اصلاً اکبرگوگل و ماشالا اینستا و مظفر تلگرام هم! اون واتساپ گور به گور شده هم که اسمش یادم نیست هم است!
امضا، خر
هم دردیم...
نمیشه گفت خوشوقتم. میشه مثلاً بگم .....
نمیدونم واقعاً اینجور موقعا چی میگن!
اوه چه خر توی خر شدی اینجا
است :)