سلام به همه
اگه یکی یه سالی یهویی از این گوشه دنیا گذشت.....
خودمم اسم بلاگسکای به گوشم خورد گفتم سری به خود خودم بزنم تو این سولاخی خاکگرفته.
این سالها راشهای وحشتناکی از خاطرات رو برامون به جا گذاشته. همهمون خبر داریم اما بازم اینجا میذارم. امیدوارم درد و رنجهاش فراموش شده باشه و فقط اینجا بشه اثری ازش پیدا کرد. فقط امیدوارم!!
بیماری اومد خیلیامون مردیم خیلیامون بد درد کشیدیم خیلیامون بد نگرانی کشیدیم خیلیامون بد و بدهای دیگه.....
دنیا رنگش عوض شد. میگم دنیا یعنی دنیا!ها! نه دنیای دورمون. هنوزم بدرنگه اما اونوقتا همه همیشه میترسیدیم. بدتر از اون همه از همدیگه میترسیدیم. همه از خودمون میترسیدیم.
همه قاتل بودیم بدون اینکه بدونیم. خدا میدونه قاتل چند نفر بودم وقتی که راست راست داشتم راه میرفتم و هیچیم نبود. حس اینکه یه بمب گرد سیاه سنگین با فتیله روشن دستته و میدیش دست یکی که یا تو بغلش بترکه یا بده دست یکی که اون بده دست یکی که اون بده دست یکی که آخرش تو دست یکی بترکه.
یه بغلی بگیر بده بغلی کثافت که خدا میدونه گریبان چند نفر رو گرفته..........
زندگیها کوچیک شد، سفرهها کوچیکتر. صبح پامیشی میبینی سفرهت نصف شده فرداش میبینی همون نصفه سوراخ شده فرداش میبینی اون سوراخا زیاد شده فردا صبحش میبینین همون نصف سوراخسوراخ باز نصف شده. ما همگی بازیگرای یک تراژدی سیاه سیاه سیاه بودیم..... هستیم. صورتهای بعضیا حتی با سیلی هم سرخ نموند.
بذارین یه آماری بدم که چند سال بعد اگه اینجا مونده بود و اومدم بشه بهش رجوع کرد. امیدوارم که خندهدار باشه اون موقع.
نرخ یک دلار آمریکا معادل پونصدهزار واحد پول ایرانه شونزده هفده برابر شده از ۸ سال پیش وپنجاه برابر۱۲ سال پیش.
نرخ آشغالترین ماشین که با قوطی کنسرو هم رقابت نمیکنه (اینجا الآن بهش میگن پراید) سه میلیارد و پونصد میلیون واحد پول ایرانه. یه عدد ده رقمی. چند روز پیشا فیلمشو دیدم که با فرغون تصادف کرده له و لورده شده! اصلنم فیک نیست جدی جدی.
این عدد یعنی یه آدم معمولی با حقوق مصوب اداره کار حدود پنج سال هیچی نخوره هیچی نپوشه هیچکار نکنه فریز بشه تا بتونه یکیشو بخره البته با نرخ امروز! اینم بگم که با نرخ تورم امروز(۵۰٪ اقلاً) نرخ ایشون قاعدتاً بعد از پنج سال باید حدوداً بیست و هفت میلیارد واحد پول شده باشه. یعنی باز فریز شو برو ببینم چی میشه. البته الانشم باید قرعهکشی بشن نصف پولشو بدن صبر کنن ببینن چند سال دیگه نوبتشون میشه بتونن بخرنش.
دیگه جونم براتون بگه خرید خونه؟ برا یه جوون؟ یه شوخی لوس شده. دیگه کوچیکترین خونه رو باید چهارده سال فریز بشی که به نرخ امروز بتونی بگیری یه لونه موش! فککن؟؟؟!!!
سه نفر بخوان برن بیرون شام یه چیزی بخورن چهارپنج میلیون واحد پول باید بدن یه چیز معمولی بخورن.....
بقیشو دیگه نمیشه نوشت اینجا. اینایی که نوشتم رو همه میگن جرم نیست. یه چیایی هم هست که بخوام بنویسم تشریفم رو میبرن جایی.
با این حال زندگی جریان داره. بعضیا میگن میخندن یه وقتایی با هم خوش میگذرونن.
آدمیزاد چیز پوستکلفتیه.
الآن شکر خدا دوتا دست دارم دوتا پا چارتا چشم چندتا دونه مو. نمیدونم اونوقت که اینو یکی میخونه چه شکلی باشم احتمال زیاد چندتا دونه مو کمتر شده. امیدوارم بقیه کمتر نشده باشه. اگه باشم.... اگه هنوز باشم.
حالمم خوبه. میگم که آدمیزاد پوستش کلفته یه دلیلش همین که الآن گفتم.
کاش یکی بیاد بگه منم حالم خوبه...
آقای روزمرگی عزیز
با احترام امانتتان را به ضمیمه عودت میدهم.
ببخشید اگر مجالی نشد تیغهاش را از خون سینهام پاک کنم.
با تقدیم بهترین آرزوها
دوستدار شما پ.نون
آقای آرامش عزیز
نشانی پستی جدید مرا خواسته بودید. لطفا قبوض و مرسولات مرا به این نشانی ارسال فرمائید. میدانید که روند انتقال نشانی در دوایر دولتی قدری طولانی خواهد بود. پیشاپیش از اظهار لطف شما تشکر میکنم. هیچگاه دوران خوشی را که در همسایگی شما بودم از خاطر نخواهم برد.
همراه با بهترین آرزوها
مستأجر سابق شما
نشانی جدید: میدان موفقیت، ابتدای خیابان رستگاری، بیستمتری سقوط، کوچهی مرگ.
زندگی واقعی و کامل فقط با من یک سانتیمتر فاصله داره.....
یک شیشه ده میل ضدگلوله به مساحت بینهایت در بینهایت
وقتی نگاه میکنی میبینی یه گوشهت خالی شده، هول برت میداره و سعی میکنی روشو با چیزی بپوشی.
به خودت میای که میبینی وسط سینهت یه گودال سوختهس و بوی سوختگی مشامتو آزار میده.
چیزی برای از دست دادن نداری اون گوشهتم ول میکنی.
باخودت شرط میبندی ضربه بعدی به کجا قراره بخوره؟ اگه ببری بهتر از اینه که ببازی اگرچه به هر حال باختی...