بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

نمره


می‌گه چند می‌گیرم؟  می‌گم خودت فکر می‌کنی چند می‌شی؟


می‌گه نمی‌دونم.... ولی خوب شدم.


می‌گم خوب، خوشحالم.


می‌گه اگه بیفتم خیلی بد می‌شه.


می‌گم اگه خوب جواب دادی چرا باید بیفتی؟


می‌گه نمی‌دونم ولی نباید بیفتم. چون پدرم.......... مادرم........... خواهرم............ خودم........... درآمدم.................... خونه‌م............................. زندگیم...................... دنیا...................... زمین.............................. آسمون............................


به این نتیجه رسیدم که ادامه حیات بشری به این چند نمره ناحقیه که قراره من برای یه نفر رد کنم.


مطمئنم که روی برگه بیش از دو نمی‌گیره. ندید. شرطی.



بعدالتحریر:   باختم! روی برگه گرفت سه و نیم! البته با ارفاق!!


نظرات 8 + ارسال نظر
آل.... 31 خرداد 1389 ساعت 11:26 ب.ظ

استادایی که نمره میدن خیلی باحالن آفرین سلام

سلام. دلم نمی‌خواد خیلی باحال باشم بیشتر دوست دارم بچه‌ها خودشون نمره بیارن...

بهاره 1 تیر 1389 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.kuche-ali-chap.blogsky.com

شرطی چند؟

سر جلسه امتحان چندتا سؤال ازم پرسید که مطمئن شدم مطلقا هیچی نمی‌دونه.

امتحان رو کتاب باز گرفتم که اقلا یه عده بتونن از روی جزوه‌هاشون کپی کنن.

بازم دیدم جزوه رو هم نمی‌تونه درست کپی کنه. :(

نوشا 1 تیر 1389 ساعت 09:50 ق.ظ http://mannosha.persianblog.ir

البته که استادی که نمره میده رو دوست میدارم اما بعد از یه مدت متوجه شدم که نمره هم نده همچین آسمون به زمین نمی رسه یادتون استاد جیگر رو ؟!!!

و در پایان

منم متوجه شدم نمره بدمم همچین زمین به آسمون نمیره!

آره بابا استادت رو خوب یادمه. داستانها داشتی باهاش...

صندوقک 1 تیر 1389 ساعت 10:11 ق.ظ http://ardvisoor.wordpress.com

بچه ها دوست دارن بهشون نمره بدی، گاهی یکی دو نفر بد نیست :) اما اگه طرف ارزششو داشته باشه

یکی دونفر! :)

ترم قبل از دویست نفر دویست و پنجاه تاشون به پونصدتا از خویش و آشناهای من متوسل شده بودن برای اینکه از من نمره بگیرن!

آل... 2 تیر 1389 ساعت 10:54 ب.ظ

طفلک دیدین خیلیم تنبل نبود!!

آره اعتراف میکنم که ١٧٥٪ اشتباه کرده بودم :)

غواص کاشف! 3 تیر 1389 ساعت 03:59 ب.ظ

ببینم پ.نون، چی درس میدی؟
چرا بچه های کلاست اینقذه ضعیف تشریف دارن؟
نکنه درست از اون سخت مختاس؟
آدما فک می کنن که الان این نمره هه همه زندگیشونه ولی واسه خیلی هاشون نیس!
راستش باید اعتراف کنم که واسه من خیلی مهم شد چون سرنوشت کارم با معدل ارشدم تعیین شد! جدی هرچی نگاه می کنم می بینم اگه اون نمره ها رو ردیف نکرده بودم الان تمام زندگیم (واقعا تمام زندگیم!!!) یه جور دیگه بود خیلیه ها!!!

نمیدونم چرا اکثر قریب به اتفاق دانشجوها باید در شرایط یکى مونده به اخراج باشن. مسأله مال خودشونه. من گردن شکسته امتحان گرفتم در حد گلابى و وقت کلاسها از همه شون سند گرفتم که درسشونو خوب یاد گرفتن اونوقت نتیجه این بشه.

همه ضعیف نیستن اتفاقا من ابایی از ٢٠ دادن هم ندارم کما اینکه داشتم و دارم اما موندم که چرا این درصد بالاى بچه ها اگه بهشون چند نمره ارفاق نشه اخراج میشن...

یه اشکالاتى یه جاهایى هست واقعاً.

غواص کاشف! 3 تیر 1389 ساعت 11:32 ب.ظ

می دونی این یه اشکالاتی کجاس؟
اشکال اینجاس که انگیزه ای برای نمره گرفتن وجود نداره!!
اشکال اینجاس که تو اگه تاپ ترین دانشجو هم که باشی قرار نیست بدون پارتی در حد معاون وزیر و... بری سر کار! اشکال اینجاس که گیریمم که رفتی سر کار، یه بخور و نمیری بهت میدن که از گرسنگی هم نجاتت نمیده! اشکال اینجاس که همه میبینن نون تو دلالی و بی سواتیه!!! اشکال اینجاس که همه کور نیستن و حق و ناحقی ها رو میبینن!! اشکال اینجاس که تنها انگیزه بچه ها واسه دانشگاه اومدن پیدا کردن یه دوست با جنس متضاده!! واسه اللی تللی و تجربه های نو(!!)، واسه یه مدرک لیسانس زورکی آبدوغ خیاریه (البته بدون گردو و کشمش!)
بابا معلومات و درس کیلو چند؟؟!!!
اساتید هم واسه همین و واسه(...) چنان با انگیزه نیستن! که چی؟
نمی دونم والا! من که دلم خون شد تا اینجا اومدم... هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی!
ایشالا شکار کوسه بشن.. الهی شتر ابن ملجم روشون بشینه... الهی آب بینی گراز وحشی بریزه تو حلقشون!!!! واللللللا!

:)

دبیرخانه بابونه

رونوشت جهت درج در تابلو اعلانات

نهال 4 تیر 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://fazmetr.blogsky.com

خدا میدونه چقدر منفوری !
من سه روزه واسه فارسی فرجه دارم .کتاب از اول ترم تازه الان باز کردم از همون روزم هر یه خطی که میخونم یه فحش نثار استاده میکنم !آخه خیلی سخت میگیره ..باید بفهمه ما هنری هستیم و عمومی و نباید این مدلی باهامون تا کنه نصفی از شاگرداش از ترم پیش سره کلاسشن ...
اههههه
امیدوارم تو این مدلی نباشی اما این جوری که گفتی انگار از اون بد تراشی !
اختصاصی درس میدی ؟

منفور مطلق نیستم. اینو مطمئنم. دلیلشم برخورد گرم و دوستانه دانشجوهاى قبلیمه . دلیلى نداره اون که خرش از پل رد شده بیاد و با محبت با آدم حال و احوال کنه. خودت باشى چکار میکنى؟

اینو هم قبول دارم که بین فرض کن سیصد تا دانشجو نمی‌شه جوری رفتار کرد که همه سیصد نفر آدمو دوست داشته باشن. بخوای نخوای اقل کم چهل پنجاه نفر نفرینت می‌کنن متأسفانه...

تخصصى درس میدم. درسى که همه میدونن به شدت بهش نیاز دارن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد