روی تخت اتاق عمل دراز کشیده و به سقف خیرهشده. تجهیزاتی که بالای سرش نصب شدند به نظرش مثل دایناسورهای درندهای میآد که برای گرفتنش با هم مسابقه میدهند.
نگرانه و توی دلش داره خالی میشه. انگار از ترس فشارش افتاده و داره یخ میکنه. لباس مسخرهای که اجبارا پوشیده هیچ گرمیی نداره، لرز کرده و چونهش بیاختیار میلرزه.
به نظرش الآن آخر دنیاست. آخرین صحنهای که داره تماشا میکنه باید یک سقف با لکههای رطوبت کولر پشت بوم باشه با چندتا دایناسور که منتظرند مریض منظور بیهوش بشه.
دور و برش اما انگار یه زندگی خیلی عادی در جریانه. بالای سرش دوتا پرستار در حالی که دارن وسایل رو روی میز مرتب میکنن بحثشون گل انداخته.
- ایشش وقتی میخنده دندوناشو دیدی؟ طاق و نیمطاق! آه عین غار علیصدر هم گشاد!
- شششششش یواش میشنوه!
- خوب بشنوه! مگه بد میگم؟ اصلا غلط میکنه با این دک و دهن قناسش میاد خواستگاری!
- :)) خیله خوب تو هم! حالا دخترداییجان جواب داده؟
- آره، فرمودند باید فکر کنم، آخه جواب رد به اورانگاوتان دادن هم فکر میخواد؟
- ببین من شنیدم.....
واقعا در آخرین روز دنیا خواستگاری یکی از یکی چقدر میتونه شنیدنی باشه؟ اون سمت آقایی که ماسکش رو پایین کشیده و تلفنش رو به گوشش فشار میداد ایستاده. چهرهش خیلی تو همه و سعی میکنه با صدای کم صحبت کنه.
- عزیزم امکانش نیست واقعا امکان مالیش فعلا نیست....... میدونم بله برات مهمه.......... خوب برای منم مهمه........ نه اصلا اینطور نیست چرا این فکرو میکنی؟......... آخه من چطوری این همه پول جورکنم؟ خودت میدونی سر خونه.......... خوب مگه قسط...... باشه باشه. ببین من الآن سر عملم میشه یه ساعت بعد........
تلفن رو خاموش میکنه و آه عمیقی میکشه. یکی از پرستارهامیره طرفش و با نیش باز و یه لبخند مزورانه میپرسه: دکتر جان خانومدکتر از کادیلاک شیطان خیال پیادهشدن ندارند؟ و بلافاصله با غش غش خنده میزنه به چاک چون دکتر با اولین وسیله دم دستش کلهش رو هدف گرفته.
حتما زنش یا هوس تور یه ماهه فرنگ کرده یا میخواد ماشینش رو عوض کنه. شاید هم خونه دلشو زده. اما امروز؟ هیچکدوم از اینها نه شکل دارند و نه جذب و دفع.
دلش میخواست پاشنه دهنش رو بکشه و داد بکشه همهتون خفه شین. اما بجای اون به یه پرستار که داشت براش سرم وصل میکرد گفت ببخشید عمل من کی شروع میشه من سردمه. پرستار هم بهش خندید و گفت اینجا همه سردشونه. تقصیر این کنترل اسپلیته که رو 16درجه گیرکرده و عوضش نمیکنه. یه ماهه نوشتیم یکی بیاد درستش کنه هیچکی فکر نمیکنه بابا ما سردمون میشه.
پیش خودش فکر کرد ما سردمون میشه. درسته! مریض که آدم نیست وسیله کسب روزی حلاله!
وای دفترچه خاطراتم!! کاش نابودش کرده بودم!! فردا اگه برن تو اتاق من همه با آه و زاری اگه اینو بخونن چی؟؟ من احمق فکر میکردم تا همیشه زنده میمونم.
دکتر اومد بالای سرش نبضش رو گرفت و از پرستار فشارش رو پرسید. در حالی که وسایل بیهوشی رو آماده میکرد برای اینکه سرش رو گرم کرده باشه پرسید عمل چی داری جوون؟
-دماغ
آدم به این ترسویی بیخود میکنه دماغ عمل میکنه!!
تجربه نداشته لابد!
یعنی عاشق اون تیکه ام که میگه اسپلیته ترکیده و رو 16 !وای یعنی قشنگ ماییم ما ...یعنی ملت مث ما پیدا نمیشن .
یه دوست صمیمی دارم چند وق پیش اتفاقا دماقشو عمل کرد ... آقا میگه عمل ترس نداره اما بعدش تازه مصیبته ...همین !
:)
ایشالا در دو دنیا خدا حالتو بگیره که دیگه اینطوری حال خلق الله رو نگیری !
من تازه داشتم از غم و غصه های خودم دست میکشیدم و میومدم تو جریان داستان که با یه دماغ !!! تمومش کردی !
:))
این دفعه با کیست تخمدون تمومش میکنم !!
یک ماه پیش رفتم بیمارستان.بعد دیدم یه دختره دماغش را عمل کرده بود و از چشماش داشت خون می یومد.
اى واى چقدر وحشتناک!!
سلاملیکم سلاملیکم
قربانتان گردیم دماغ که دیگر عمل نمیخواهد یک عدد اره بردارید از بیخ آنرا ببرید...
اما دماغ آقایان عظام عمل میخواهد...اصلا دماغ تمام دولت مردان عمل میخواهد...
آری عمل میخواهد...
البته دماغشان نه آن دماغی که شما مد نظرتان است...
گرفتید کدام دماغ را میگوییم؟
همان که اگر عمل شود و تغییر کند وطن آباد میگردد
-----------------------
ایضا ما نیز لینکیدیمتان
دماغت درد نکنه :)
خب.بعدش چی شد؟!!
کاش یه کم ادامش میدادی...
بقیهش زیاد از نظر من مهم نبود :)
حرفهایی رو که میخواستم بزنم زدم تمام!
ماشین اراجیفم به اندازه کافی فعاله دفعه بعد یه چیز دیگه تعریف میکنم.
راستی سلام و خوش اومدی.
دمــــــــــــــــــــــاغ
آره آینه رو یادمه البنته احتمالا اونی که من یادمه تکرارشه !!!!
:) ها؟؟
آخه پسر هم بینی عمل می کنه؟ حقش بود :)))
جنسیتشو من تعیین نکردم تو ذهن من که دختر میومد اما پسرا هم که عمل میکنن. اگه پسر بود حقشه :) قبول!!
سریال آینه رو گفتم که پرسیده بودین یادته یا نه ؟!
من خودم عینکیم اصلا هم اذیت نمیشم ... مهربون هم بدش میاد آب بخوره تو کله اش
آهااا :)
پیشنهاد میکنم روزها شلنگ درمانیش کنى :))
سلام .. ما اومدیم!
چیزه ببین کار ملت به کجا رسیده که از زور بی مشغلگی مشغله واسه خودشون می تراشن و تا پای جون هم میرن:))
باید به این مملکت امیدوار بشم! تو توسعه یافته هاشم از بس خوشی زده زیر دلشون میرن رنگ پوست عوض می کنن، نگین تو ناف می کارن و...
بابا ما هم توسعه یافته بودیم خبر نداشتیماااااااا(ترکی بخون)
:)
خیلی تمیز نوشته بودی
مرسی
:)) توسعه یافتیم توسعه یافتنى!
بعد منظورتون این دماغ بود یا اون دماغ؟!! این بابا مخ و دماغش خراب بود بدبخت!
بیشتر قصدم این بود که دنیا رو از دریچه چشم یکى که به هر علت خودشو باخته و با واقعیتها در تعارضه ببینم. حالا دماغش اصلاً مطلب خاصى نبود برام.
بعد یه سوال بعد از خوندن کامنت هاتون برا من ایجاد شد۷ پسر دماغ عمل نمیکنه؟
خیلی بیریخته دماغ من خو، توی عکس همه جا حدود خوبه به جز دماغم.
با تشکر از برنامهی خوبتون.
چرا این دوره زمونه همه مثل همن :) من که کم ندیدم آقایون دماغ عمل کرده رو.
بخصوص اگه انحرافى مشکلى هم داشته باشه که ردیف عمل میکنن.
سلام دوست عزیز ...
تیغ برنده ! فکر کنم حقش کمی هم باید بیشتر از این هم میشد . دماغ نداشته کع دماغشو گذاشته زیر تیغ!(عقل)
سلام خوبى؟
:) فکر کنم خودش هم پشیمون بوده از اون وسطا!!
ah avazesh kon dige
Bezoodi :) kojai to ? Bi khabaram pak azat