بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

مشاطه روزگار




چه می‌شود اگر اولین خطوطی که پیری روی صورتت حک می‌کند رد پای شیرینی لبخند باشد


                                                                                                نه یادگار روی ترش





نظرات 14 + ارسال نظر
نوشا 9 آبان 1389 ساعت 10:12 ب.ظ

بی نظیر بود دوسش داشتم

خوشحالم :)

ترنجستان 10 آبان 1389 ساعت 02:02 ق.ظ http://www.toranj0.blogsky.com

ببخشید...اینی هم که گفتین مثل حل مشکل بنده با دوش آب سرد برطرف میشه؟
نه فکر نکنم...تنها راه حل رفع این مشکل جراحی پلاستیک از نوع زیبایی هست...پس بشتابید

بابا فرصت طلب! حالا کو تا تو دکتر بشى بعدشم آیا جراح بشى چطو بشه زیبایى و ترمیمى :)

چه شتابى؟ تازه شم! من که نگفتم خطوط پیرى بده!! میخوام کار و بار دکترا رو کساد کنم ;)

بدون اسم 10 آبان 1389 ساعت 02:27 ق.ظ

خوب می شود

پس بگذار تا بشود

آل 10 آبان 1389 ساعت 06:34 ق.ظ

واقعا. :)

بعله

نون 10 آبان 1389 ساعت 10:26 ق.ظ http://www.inky.blogsky.com

چه فرقی داره! در نهایت صورتت پر از چین میشه و کامل پیر می شی!

فرقش اینه که اینجوری یه عمر لبخند زدی اونجوری یه عمر کج‌خلقی کردی.

اینکه آدم پیر شه و صورتش پر از چین و چروک بشه که لطف خداست. اگه نه به جوونی و شادابی یکی می‌ره و خلاص.

اصولا نظر من روی از دست رفتن نشاط پوست نیست بلکه هدفم چطور پیر شدنه.

هیس 10 آبان 1389 ساعت 11:45 ق.ظ http://l-liss.blogsky.com

:)

غواص کاشف! 10 آبان 1389 ساعت 01:29 ب.ظ

سلام رفیق!
با این وصف تا اطلاع ثانوی درب تیمارستان این حقیر را نکوب تا من خبرت کنم .. پیک نامه برت پیام را داد و مارا بسی لرزاند!!! ما نبودیم!
راستی چندی بعد، پیشنهاد اولت رو اجرا میکنم.. هر دو بسی خوب بودند ولی امکان دومی برایم میسر نبیده بید:) امکاناتم محدود بیده بید...
..
در مورد مشاطه روزگار...:
من هم دلم می خواست از زور لبخند خودم و دیگران چین و چروکدار بشم ولی بیشتر تر تر ترجیح میدادم از لبخند خودم باشه.. چه درونی و چه برونی:))
واقعا که آرزوییست بس زیبا و اندک دور!
ممنونم

(تو این چند وقته که نبیدم چقدر آپ نموده اید!!خسته نباشی برادر)

سلام، وبلاگ ما روشن :)

نترس باااا! از چی می‌لرزی؟ مگه اونورا هوا اینهمه سرد شده؟ ‌;)

اشکالاتی نداشته بیده. عرض کردم هرآنگونه که مقدورتان باشد معمول دارید بنده جهت همه‌نوع بحث و تبادل نظر در حد و حدود بضاعت مزجات و عقل ناقص و عنق منکسر خود در خدمت‌ حاضرم.

زیاد آپ کردن علامت خوبی نیست. بعضی‌وقتها برعکس...

پانته آ 10 آبان 1389 ساعت 02:48 ب.ظ http://pnt17.blogfa.com

آمین!
باورت میشه، عاشق این آدم مسناییم که خطوط صورتشون خندانه؟

:) همینطوره احساس خوبی به آدم می‌دن.

غواص کاشف! 10 آبان 1389 ساعت 03:37 ب.ظ

خوشمان می آید که فاز گردانت فعلا روی 43 درجه جنوب-غربیه:) ما الان در 45 درجه جنوب- غرب به سر می بریم... پس منتظر آواز بلبلان مست باش که دارند می آیند به سویت:) من این جلو می بینمشون!

ممنون! اگه دیدم تیمارستانم سبب روان پریشی شما نمیشود، خبرت می کنم!

می دانم...! خوب می شود .. دارم می بینم!

نترس هواشونو دارم نخودچی کیشمیش به قدر کافی برا بلبلا نگه داشتم.

روان‌پریش که نه! اما جای خالی دوستان به هرحال لذت‌بخش نیست.

مش مریم 10 آبان 1389 ساعت 09:43 ب.ظ

هیچی نمیشه.. سوار گردنت میشن مردم.. میگن سرخوشه

از اون لحاظ!! خاطر خجسته و اون صحبتا؟ خوب ریسکش میره بالا :)

دکتر خودم 10 آبان 1389 ساعت 11:02 ب.ظ

اونوخ که آدم پیر نمیشه!

صورت پیر میشه بخواى نخواى . سیرت دست خودته!

نون 12 آبان 1389 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.inky.blogsky.com

چطور پیر شدن خیلی فرق میکنه...

ممکنه طرف تمام زندگیش دلش گریان باشه ولی لبش خندان.اونوقت تا عمر داره خطوط اشتباهی دور لبهاش می افته...احساس عروسک یا دلقک بودن خیلی احساس بدیه...

خیلی، خیـــــــــــلــــــــــــی :(

نقطه نظر زیبایی بود.

باران 13 آبان 1389 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.the-rain.blogsky.com

دل گریان دست خودت نیس .کار روزگاره.یه جای دیگه تصمیم گرفته میشه(در باب رد نظر نون)...می خوام بگم حتی در این صورتم گفته ی شما نقض نمیشه!
خیلی ظریف بود...
(سپاس بابت نظرتان که ذوق مرگمان کرد)

:)

سارا 13 آبان 1389 ساعت 11:07 ق.ظ http://rokhsar.blogsky.com

عالی میشد اگه این طوری میشد

سلام سارا
خوش اومدی :)

آره عالی می‌شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد