بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

خورشید


خورشید از کجا سر زد؟ تا الآن کجا بود؟ هنوز گرده و زرد... ازش خاطره دارم، زیاد.


نظرات 8 + ارسال نظر
نوشا 17 دی 1389 ساعت 10:00 ب.ظ

خدا رو شکر که سر زد

سلام نوشاجان خوبى؟ ممنون

بدون اسم 18 دی 1389 ساعت 12:06 ق.ظ

و البته داغ
نسوزی

باید مواظب باشم :)

این سراغ خورشید گرفتن خیلی جالب بود...
این رو خیلی خوب نوشتی..
خیلی این رو دوست داشتم..
تو این کوتاهت کلی حرفای بلند بود...

متشکرم. لطف دارى.

من 18 دی 1389 ساعت 10:05 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

والا ما که نه خورشید و دیدیم نه ازش خبر داریم
خورشید من همچنان در غروب خودش به سر میبره

سرک بکش

سنجاب 19 دی 1389 ساعت 01:50 ق.ظ

بله؟

بعله

غواص کاشف! 19 دی 1389 ساعت 09:51 ق.ظ

ا؟؟
می بینم که انعکاس خورشید در رود می سی سی پی افتاده تو صورتت که!!!!!
پس چی میگی ؟
خیلی برات خوشحالم... جدی می گم!
من هم سعیم اینه که به بستر رود نزدیک بشم!

:))

اگه باز سریع گمش نکنم. تازه شم! من متأسفانه تو آمازون گیرم! میسیسیپى که دردى نداره...

هومن 20 دی 1389 ساعت 01:33 ق.ظ http://thick-fog.blogfa.com

خاطره ای با خورشید را بیاد نمی آورم

خورشید عزم میطلبد و فرصت بسیار

قزن قلفی 20 دی 1389 ساعت 12:49 ب.ظ http://afandook.persianblog.ir/

اینقدر ابری بودی داداش ؟
ببخشید برای پستهای قبلیت وقت ندارم کامنت بزارم تک تک . ولی همشون رو خوندم و مث همیشه حال کردم . مخصوصا اون معیار زیبایی !! به هرحال دستت درست و خسته نباشی ......

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد