نمیدونم توی فیلما دیدین سالنهای آموزش تیراندازی با کلت پلیسو یا نه.
یه سالن پرسر و صداست، آدمایی که همه یه عینک وسیع شفاف به چشم دارن و یه گوشی مشکی روی گوشهاشون هدفهایی که اون عقب کنار دیوار قطار شدن و روی ریل میتونن بیان جلو و برن عقب. یه آدمهای خیلی مصمم که سعی میکنن وسط هدف رو با گلولههاشون سوراخسوراخ کنن.
بعضی وقتا حس میکنم یه همچین جایی قرار دارم و عین یه مربی تیراندازی با کلت یکییکی مرکز فرصتهای زندگیم رو سوراخسوراخ و نابود میکنم.
به نظرم یدونه از اون تیرها خالی کن رو مغزت یا رو قلبت...گاهی باید خودمون رو نابود کنیم...بس که ناتوانیم در مقابل این زندگی...
عجب جواب ناامید کننده ای دادن این دوستمون ( منظورم آقا یاخانم تو بود)
من با نظرشون ۱۸۰ درجه مخالفم .
مخالف مخالف مخالف
"تو" خانوم باهوش و مثبتیه اما اسلوب نگارشش اینطوریه.
راستى شما کدوم "من" هستین؟
آره من که خودمم این تجربه رو چن بار داشتم.. چه با کلت و تپانچه و چه با بادی:)
چرا نمیگی میزنی به هدف؟ خوب با اون دید شلیک کن ببم جان!
اگه اون کارو کنم که غمم نیست. امیدوارم!