بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

یه بوس کوچولو


بچه که بودیم تقریبا هر جورمون که می‌شد، با یه دونه "بوسش می‌کنم" یا "بیا بوسش کنم" از طرف بزرگترها خوب می‌شد.


چی می‌شد اگه امروز هم "بوس" علاج هر درد و مرض و مشکلی بود؟


ورشکست شدی؟ بیا بوست کنم درست می‌شه. 

قبض گازت سر به فلک کشیده؟ بیار بوسش کنم.

اضطراب شب و روز از حلقت می‌زنه بیرون؟ بوست می‌کنم.

چار دور ماشینت بس که لگد نر و ماده خورده اوراق شده؟ میام بوسش می‌کنم.

همسرت داره ازت جدا می‌شه؟ بیاین بوستون کنم.

ماشین لباسشویی خراب شد؟ بوسش کن خوب.

بی‌بی‌سی پارازیت داره؟ چرا بوسش نمی‌کنی؟

ژاپن 8.9 ریشتر زلزله شده. ملت بشتابید ششصد میلیون بوس مورد نیاز است.

.

.

.


همه‌ی دکترها، بیمارستانها، تعمیرکارها بی‌کار می‌شدن اما خیلی خوب می‌شد.


یک دنیای کودکانه‌ی بی‌نظیر...



نظرات 15 + ارسال نظر
یه نفر 21 اسفند 1389 ساعت 01:28 ب.ظ

کسی واسه این حرفاواین بوسا تره هم خردنمی کنه چه برسه به حل مشکل.

متأسفانه

غواص کاشف! 21 اسفند 1389 ساعت 01:43 ب.ظ

یعنی با این نوع نگاهت رفتم تو فاز اساسی:)
خیلی جالب و بیست بود!
من قدیما که مامانم اینو میگفت واقعا فک می کردم پس چی شد؟ من که ندیدم!!!:))
یادمه یه بار اون قبلا یه پست بوس رایگان و... گذاشته بودی...
الان یاد اون افتادم! Free kiss an' Hug
خودمانیم... اون دوره ای که می نوشتی برای من هم دوران طلایی ای بود! خودم منتها خبر نداشتم و فکر می کردم عجب روزهای سختی دارم!!!!
پ.نون همیشه باید تو این لحظاتی که هستیم قفل بشیم و حسرت نخوریم! به خدا هرچی هست زیر سر این {نوع نگاه} لعنتی خودمونه!!! کمپلت ...

سلام و ممنون دوست من.
:) داستان مال بوس نبود ، بغل بود! Free Hugs یه گروهى که تو کل دنیا آغوش خودشونو رایگان در اختیار هرکسى قرار میدن!
کاملا درسته، هرکى تونست در لحظه زندگى کنه بردشو کرده.

امینه 22 اسفند 1389 ساعت 12:46 ق.ظ

گل به سر عروس یالا

امینه 22 اسفند 1389 ساعت 12:48 ق.ظ

لابد شادوماد یه طوریش شده دیگه که هی میگن بوسش کن بوسش کن

اگه یه طوریش نبود که دوماد نمیشد :))

نهال 22 اسفند 1389 ساعت 10:44 ق.ظ http://fazmetr.blogsky.com


آره منم یاده همون فری هاگ افتادم ... اون بیشتر جواب میده ... با یه آغوش میتونی چقدر آروم شی ...
یه سریالی میدیدم که توش خانومی بود که به شدت سخت ارتباط برقرار میکرد و نمیتونست خوب دیالوگ داشته باشه اما وقتی به شدت توی شرایط سخت قرار میگرفت فقط به یه نفر میگفت بزار بغلت کنم و با چند دقیقه آغوش درست میشد ....اونجا کلی از دلایل پزشکی و ایناش میگفتن و کلی به لحاط علمی تایید شده بود حرکتش اما من میدونم از بچه گی با یه بوسه و یه بغل میدونم چقدر آروم میشم ...

اینایی که میگی جز اون کاشکی هایی که خیلی خوب میشد اگه درست میشد ....
قبض گاز شمام خفن اومده ؟

حرفى نیست، بغل باشه، یه چیزى باشه که دواى هر درد و اکسیر هر فلز باشه بغل باشه :)
آره بابا سر سیاه زمستون یادشون اومده قیمت گازو پنجاه برابر کنن! تو ٣٧٠ رو بر ٨ تقسیم کن ببین بزرگترین دارنده ى گاز باید مترى چند برابر مال خودشو بخره!

نون 22 اسفند 1389 ساعت 01:59 ب.ظ

اگه اونطوری می شد دیگه بوس هیجان اولیشو از دست می داد و وارد زندگی روزمره و کاری همه می شد...

برا اون یه فکرى میکنیم! بذار این برنامه ردیف شه که خیلى کارمون زمینه :)

پانته آ 22 اسفند 1389 ساعت 02:32 ب.ظ http://pnt17.blogfa.com/

خیلی خوب بود اگه مثل دوره بچگی همه چی یه راه حل ساده ی دم دستی و مهربون داشت.
البته اینم بگم که مطمئنم حتی توی سن ماها هم خیلی چیزا راه حل های ساده ای دارن که ما انقدر دنیا رو جدی می گیریم، به اون راه حلا فکر نمی کنیم. (البته مشکلاتی که تو مثال زدی، نه ها!)

متوجهم

من 22 اسفند 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

عجب دنیایی میشد
تو خیابون فقط میتونستی مردم و در حال بوسیدن ببینی
سر ماه که میشد تو صف بانکها همه همدیگرو بغل کرده بودن و میبوسیدن. حتی ممکن بود با وجود مشکلات ما آدم کم بیا د واسه بوسیدن

اونوقتا لابد موفقترین دکترها و تعمیرکارها قشنگترینهاشون بودن ؛) هرچند الآنم تقریباً همین خبر هست!

رعنا 22 اسفند 1389 ساعت 10:56 ب.ظ http://sedayekhamushi.blogsky.com

اگه احیانا با خبر شدید که یه همچین دنیایی هست مارم بی خبر نزارین به شدت به یه همچین فازی نیازمندیم...اگه هم تونستین زمان رو بشکافین و برین به گذشته همون موقع که بچه بودیم و همه گریه هامون با یه بوس بند میومد بازم... پایه ام که بیام!نوعی نگاه های شما شده دلخوشی ما
شاد زی

حتماً حتماً ، اینطور کارا بى دوستان صفایى نداره، منتها تو سفر زمان تو دوتا ایستگاه دیگه پیاده میشى من تا نزدیک دروازه دولاب باید برم :)

تو 22 اسفند 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

چه لوس... :)

قابل نداشت ؛)

سنجاب 23 اسفند 1389 ساعت 01:22 ق.ظ http://sanjab222.blogfa.com

فکر کنم هنوزم همه مشکلا با یه بوس حل بشه!

نه همه مشکلات و نه فقط یه دونه :) ولى همین حول و حوش!

باران 23 اسفند 1389 ساعت 08:06 ب.ظ http://the-rain.blogsky.com

اگه مشکلا با بوس حل می شد بوسیدن هم سخت می شد ...
مثلا طرف می گفت به درک,من بوست نمی کنم ... سختمه و ازم بر نمیاد اونوقت واقعا فاجعه بود

اونوقت از یه مهربونتر خواهش میکردیم :)

ب.ا.م 24 اسفند 1389 ساعت 12:59 ق.ظ

آقا سام علیک
ساری ما یه چند وقت بیابون بودیم از تمدن دور موندیم! اینجا اما تکون نخورده کماکان حضرت عالی با اناس جوان محشورید ظاهرا !
و اما در باب این پست:
یاد یارو افتادم که گفت خانوم ببخشید شما که ماچتون شفا بخشه یه بوس هم از بواسیر ما بکنین !!!

سلام دوست عزیز خودم، این "م" هم سوغات بیابونه؟ :)
:))) بله تو همین مایه ها!! فکر کنم تنها درد و مرضایى که کماکان احتیاج به دکتر داشته باشن همین بواسیر و شقاق و فیستول و این تیپیا باشن :)))))) والا!!

نوشا 25 اسفند 1389 ساعت 12:37 ق.ظ

حالا هیچکس دیگه بوسمون هم نمیکنه

سختتر شده البته :)

قزن قلفی 25 اسفند 1389 ساعت 12:40 ق.ظ http://afandook.persianblog.ir

خب ببینم از اون ور هم قضیه رو دیدین ؟ مثلا یارو میاد خونه خرابتون میکنه و تمام پولاتون رو بالا میکشه نه اصلا چرا راه دور ؟ همین بنده خدا که زده با خواهر مادر مملکت وصلت کرده !!! بعد بیاد بگه بیا بوست کنم خوب شی بر فرض محال اینکه واقعا هم خوب بشی دلت ورمیداره بوسش کنی ؟
آره اگه میشد خوب میشد ولی نمیشه ... تازه اگه میشد اونوخ خوده همین بوس میشد سر فصل یه سری مشکلات جدید ! که لابد با یه کار تخصصی تر خوب میشد !

فرض کن! وزارت بهداشت، بوسه و آموزش بوسیدن :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد