پستم نمیاد یعنی نه که نخوام بنویسم میخوام اما نمیاد همینجوری.
آهان! گرگ اومده بعد از اینهمه مدت انگار از سر کوچه رفته بوده ماست بگیره برگشته. داشتم کتاب میخوندم سرم پایین بود از پلهها که بالا میره عادی میگه سلام و میره بالا.
بعضی آدما و ایضا گرگا عادت به اظهار مکنونات قلبیشون ندارن. ممکنه تمام مدت دلش برام تنگ شده باشه یا کلی از دیدنم ذوق کرده باشه اما نکرده یه زنگی بزنه بزنه که هوی یارو داری چه گورتو میکنی حالت چطوره. حالام که اومده یه چیزی تو مایههای سغالم یا غمپزت یا گررررر همچین چیزی گفت و رفت تو اتاقش.
به این اخلاق گهرگش عادت دارم میرم الآن تو اتاقش ماچش میکنم.
گرگا رو باید همونجور که هستن قبول کرد، گرگن دیگه...
تو جدیدترین کشفیاتم به این نتیجه رسیدم که آدمای با روابط اجتماعی ضعیف اصلا این عبارت "... را همونجوری که هست باید قبول کرد" رو نمی فهمن!!!!
بقیه باید اونجوری که اونا هستن، قبولشون کنن!!!
واقعا که...
آدم همیشه به این علت که روش خودشو روش مورد علاقه انتخاب میکنه به اون اهمیت میده و پافشاری میکنه. طبیعیه.
حالا اگه طرف مقابلو تونست به سمت خودش بکشه موفقه.
اگه خودش مثل اون شد مطیعه و ازخود گذشته.
اگه تونست با اصلاح اون و خودش به یه نقطهی تفاهم برسه عاقله.
اما اگه هیچکدوم از اینها نشد میشه مثل همهی آدمای دیگه.
حالا چرا گرگ؟!!!
از قبل نبودی خوب من و گرگ دوستای خوبی هستیم :)
یعنی به نظر تو نباید آدمارو پذیرفت؟ جایی می خوندم که آدم تو روابطش اگه خیلی خط و مرز قرمر داشته باشه، آدما چون با خصوصیات مختلفن ناخوداگاه ممکنه پاشون بره رو خط یا حتی تو خط! و این واسه اونی که مرز گذاشته میشه تجاوز به قلمرو و بعد کینه و بحث و دشمنیو...
من میگم سعی کنیم خودمون خوب باشیم و اصلاح دیگرانو بذاریم به عهده خودشون .. چون باید حس نیاز داشته باشن تا اصلاح بشن! ما خودمونو بسازیم خیلیه!!!!!
در مرحله اول که منم همینو میگم. آدم باید همینطوری باشه خودشو اصلاح کنه دیگران رو هم بپذیره اما بعد از اون یا همزمان اون ضمن احترام و پذیرش اخلاق فطری طرف مقابل اگه دید با تأثیر مثبت میتونه یکیو بهتر کنه چرا نه؟
نه که هفتتیر بذاری روی شقیقهی طرف بگی یا خوب میشی یا بنگ! روشهای مسالمتآمیز بهترن :)
اما اونکه میگم اگه نشد تازه میشی مثل بقیهی آدما منظورم همینه دقیقا کسی عادت نداره کسیو بپذیره مگه اینکه به این مسئله قبلش فکر کرده باشه. و منطقی به این نتیجه برسه.
دقیقا گرگا رو باید همونجور که هستن قبول کنی...دقیقا چون گرگن دیگه...
اوهوم و خیلی جونورای دیگه ;)
منم دلم براش تنگ شده بود با وجود این اخلاق گهرگش! چقدر بده این اخلاق تودار بودن ما هم داریم از این نوع !
خیلی طبیعیه، مزاجه دیگه باضافهی غرور هم که بشه مضاعف میشه.
اونوقت وقتی که ماچش می کنی ریش و سبیلاش اذیتت نمی کنه ؟؟؟؟
مجبوری ماچش کنی ؟؟؟؟؟
اونم با اون اخلاق گهرگش !!
:))) آیایایاى از دست تو!
من که لبشو نمیبوسم که از ریش و سبیلش ناراحت بشم!!
تازه شم گرگ قلب مهربونى داره اخلاقش هرقدر پیچیده، از خوبیش همین بس که در گرسنه ترین نصفه شبهاش به جاى من رفته سر یخچال و نصف پیتزاى شب مونده ى گوشت و قارچ یا کتلت یخ کرده خورده! این عالى نیست واقعاً؟
بهش سلام برسون، بگو دکتر گفت خیلی نامردی، خرت که از پل جکید دیگه یادی از ما نکردی.
پ.ن : نمیدونم شما جکیدن دارین یا نه، میشه همون پریدن فکر کنم.
بهش گفتم میگه "خودته اشکمبه مکن آدرشکوم شد!! "
یعنى چى اینا؟
حیوونکی.....!! یعنی عوض اینکه نصفه شب بیاد بالا سرت خودتو بخوره رفته پیتزای یخ کردتو خورده ؟ وجیترینه ؟
نه خیرم!! آدرس بده بفرستمش دم خونه تون ببینى چقدر بهش میاد وج!! :) تا حالا گرگ واقعى دیدى؟ این همونه یه کم فرهیخته ترش :)
این بس نجیبه منو نمیخوره!! گرگه خوب کارش اینه...
پس نظرمن کو؟واسه جناب گرگ پیغام گذاشته بودم
من چیزیو پاک نکردم، مطمئنى تو همین پست بوده؟ حالا از اول بپرس به سمع مبارک میرسونم.
خدمت جناب گرگ که عادت به اظهار مکنونات قلبیشون ندارن عرض کنید:
افسوس... آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم و بعد... برای آنچه از دست رفته آه میکشیم
عرض کردم ، آهى کشیدند و به اتاقشان عقب نشینى کردند.