بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

همینطوری


چرا اینطوریه؟ هرقدر حالم بدتر، قلمم دلنشین‌تر !


امروز افتادم توی آرشیو ، الکی! از هر نوشته‌ای بیشتر لذت بردم یاد حس اون روز که افتادم دیدم چقدر بدحال بودم اون روز.


بالاخره باید یه روز قلممو خورد کنم...



پ.نون مرتبط: 

مامان‌سوکسه بچه‌شو نگا می‌کرد که از دیوار می‌ره بالا بهش گفت قربون دست و پای بلوریت!


پ.نون غیرمرتبط:

امیدوارم امتحان دزددریایی وبلاگمون خوب شده باشه.



نظرات 13 + ارسال نظر
comix 23 اردیبهشت 1390 ساعت 01:53 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

سلام!
خب نمیدونم چرا ... فکر کنم یه کم ...

چند تا شو بگو من برم بخونم؟!
خب سوسکه هم اعتماد به نفس لازم داره گاهی هم مامانش باید بهش اعتماد به نفس بده!

من که نمیدونم کیه ولی امیدوارم امتحانش خوب شده باشه...

توی دسته‌ی کوتاه، کابوس و نوعی نگاه این تیپیا نگاه کن

دکتر خودم 23 اردیبهشت 1390 ساعت 02:28 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

به دل نشیند آنچه از دل برآید،

شاید چون اون موقع به خودت نزدیک تری.

بله آدم اینجور موقعا درونگرا می‌شه. درونگراتر.

سنجاب 23 اردیبهشت 1390 ساعت 11:12 ب.ظ http://sanjab222.blogfa.com

چون آدم وقتی حالش خوبه حوصله قلم رو نداره!
ولی قلم هم خوب چیزیه ...

سلام استاد خوش اومدین

نوشا 23 اردیبهشت 1390 ساعت 11:50 ب.ظ

خوب بود ... از پارسال خیلی بهتر بود ...

خوب خدا رو شکر :)

comix 24 اردیبهشت 1390 ساعت 12:28 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

با نظر "دکتر خودم" موافقم ولی هنوز قانع نشدم!
دکتر بیا بازم بگو...!!

رونوشت : روابط عمومى وبلاگ وزین پرپت

bedoone esm! 24 اردیبهشت 1390 ساعت 02:46 ب.ظ

felan ke halet khube

Are malum mishe az keifiate karam? :)

دکتر خودم 24 اردیبهشت 1390 ساعت 05:41 ب.ظ

من فقط میام اینجا خدمت استاد بزرگوارم، جناب بابونه درس پس میدم، بیشتر رو خود ایشون باید بفرمایند.

استاد استدعا دارم.

فصل هندونه هم که هست :)

comix 24 اردیبهشت 1390 ساعت 07:20 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

می تونید comix رو تصور کنید که هی نگاه به پ.نون می کنه
هی نگاه به دکتر...
تعارفاتون که تموم شد یکیتون شروع کنه !! من یک جویای حقیقه اینجا منتظرم ...!!! :))
بدین هندونه رو من بخورم تا شما حرف می زنید!

قبول نیست! بیرون گود نشستی که لنگش کن؟ اونم با هندونه! اینو :)

تو همون شیخ چراغ به دست نیستی احیانا؟

comix 24 اردیبهشت 1390 ساعت 07:28 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

استاد این طرف فرمودند : غصه احساسات آدمو رقیق و لطیف میکنه احتمالاً
اینم خوبه ها...

آهنگ خوبی داره کلمه‌ی "استاد" !! بس است، خر شدیم :)

یه نفر 24 اردیبهشت 1390 ساعت 10:40 ب.ظ

سلام
شایدچون غم باروح ملت ماپیوندخورده.یامثلا بعضی ها حالات عرفانی و...روآمیخته باخلسه های روحی وافسردگی وبریدن ازدنیا می دونن

یاد بانو هایده هم گرامی می داریم(همین جوری یادآهنگش افتادم):
روزای روشن خداحافظ!

سرزمین من خدا حافظ!

روزای خوبت بگو کجارفت؟

تو قصه ها رفت!؟

یا ازاین جا رفت!؟

انگار که این جا هیشکی زند ه نیست !

گریه فراون وقت خنده نیست !

گونه ها خیسه دلا پاییزه !

بارون قهطی از ابر میریزه!

همه عزا دار سربه گریبون

مردا سردار زنا تو زندون

انگار که شبه هر روزه هفته

ازهرخونه ی عزیزی رفته

همه باهم قهر همه ازهم دور

روزا مثل شب شبا سوتو کور

نه تو آسمونیم نه رو زمینیم

انگار که خوابیم کابوس می بینیم

از زمین دوریم از زمان جدا

حتی نمی یایم به یاد خدا

روزای روشن خدا حافظ !

سرزمین من خدا حافظ !

نوبت می گیریم گیج وبی هدف

واسه مردن هم باید رفت توصف

روزا وشبا این جور میگذرند

هرجا که میخواند مارو می برند

آخه تا به کی آروم بشینیم

حسرت بکشیم گریه ببینیم

ای زن تنها مرد آواره!

وطن دل توست شده صد پاره!

پاشو کاری کن فکر چاره باش!

فکر این دل پاره پاره باش !

پاشو کاری کن فکر چاره باش!

فکر این دل پاره پاره باش!



ممنون، چقد شعر بلدى :)

قزن 25 اردیبهشت 1390 ساعت 03:09 ق.ظ

خب اینطوری میگی آدم دوس داره بگه : (شرمنده!) ایشالا همیشه حالت بد باشه -دور از جون البته !

یه نوشته ى قوى الزاماً لذت بخش نیست. همینایى که اینجا نوشتم گواه...

دکتر خودم 27 اردیبهشت 1390 ساعت 09:28 ب.ظ

نمونه‌ش همین امشب!
من این سبک داستان نوشتن رو بلد نبودم! ازت یاد گرفتم.
درس یاد میگیریم خو!

:) سبک آش شله‌قلمکاریسم!!

نون 30 اردیبهشت 1390 ساعت 12:42 ب.ظ http://www.inky.blogsky.com

سعی کن همیشه حالت بد باشه!

به این میگن ایثار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد