بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

یادم باشد


یادم باشد نگاهم را هر جمعه بشویم به یاد سهراب.


یادم باشد واژه‌هایم را دیگر از خارج وارد نکنم. دلار بسیار گران شده است.


یادم باشد شماره‌ی تعمیرگاه‌مجاز عزت‌نفس را از صدوهجده بپرسم. به شدت مندرس شده‌است.


یادم باشد آرزوهایم را مرتب گردگیری کنم. آرزو چیز با ارزشیست باید برق بزند.


یادم باشد رژیم بگیرم. دلم تنگ شده است.


یادم باشد دیگر از آینه‌ی راهروی ورودی دلگیر نباشم. تقصیری ندارد.


یادم باشد حقیقت را بپذیرم. گناه دارد طفلکی.


یادم باشد هروقت دلم خواست می‌شود به خودم فحشهای بدبد بدهم. مفید است.


یادم باشد همین که هست. می‌خواهم بخواهم نمی‌خواهم به درک.





پ.نون: بعله همه‌ی اینها شعر است. خودم می‌دانم!


نظرات 7 + ارسال نظر
بهزاد امیر ملک 12 مهر 1390 ساعت 04:47 ب.ظ

یادم باشد این پست را یادم نرود .

ممنون

تو 12 مهر 1390 ساعت 07:49 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

یادت باشد که گاهی تمام این یادها را فراموش کنی و بیخود زندگی کنی... بیخوده بیخود...

دوسندارم

آل 12 مهر 1390 ساعت 09:03 ب.ظ

همشون یادآوریای با ارزشین ممنون.

خواهش

تو 12 مهر 1390 ساعت 09:35 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

به درک...

اوهوم اون پایین نوشتم که ؛)

ماه 13 مهر 1390 ساعت 11:01 ب.ظ

یادم باشد قدر داشته هایم را بدانم.
یادم باشد ناشکری نکنم.
یادم باشد راضی باشم به رضای خدا.
باشد هرچه خدا بخواهد همان میشود.
یادم باشد زندگی زیباست به زیبایی ...
:)

گلهای بابونه! :) مرسی

اقلیما 14 مهر 1390 ساعت 12:20 ب.ظ

خیلی چیزها را خیلی وقتها یادداشت می کنم توی دفتریادداشت کوچکی که همیشه همراهم است.تا یادم باشد...
اینطوری زیاد غصه ی تنهایی ام را نمی خورم چون یادم مانده سهراب خیلی وقت پیش گفته:
"آدم اینجا تنهاست..."
اینطوری خیلی وقتها کیف گریه هایم را می کنم حتی.چون یادم است جمله ی نادرابراهیمی را که گفته:
"انسان اگر گهگاه با تمامی نیروی خود زار نزند،انسان نیست.سنگ است."
اینطوری با دردهایم هرطوری هست کنار می آیم.چون باور کرده ام حرف قیصر را که گفته:
"دردهای من جامه نیستند تا ز تن درآورم..."
اینطوری همیشه آماده ام برای لحظه های ناگزیر و کشنده و دردناک خداحافظی.چون خیلی وقت پیش توی دفترم نوشتم که نادر گفته:
"هر سلام،سرآغاز دردناک یک خداحافظی ست..."

اینها شعر است؟باشد،قبول.
داستان است؟این هم قبول...
هرچه هستند مهم این است که دوست شان دارم و توی قلبم قبولشان کرده ام و...

من این پست را هم می نویسم توی دفترم تا یادم باشد....

:) خوشحالم

عابر 17 مهر 1390 ساعت 08:45 ق.ظ http://photonote.blogsky.com

یادم باشه که یه جایی روی همین زمین یه پ.نون هست که خیلی قشنگ مینویسه

یادم یه روزی یه جایی اگه خیلی دنیا به نظرم زشت اومد یاد فکرای قشنگ اون بیفتم

وجود بعضی از آدما بدون اینکه خودشون بدونن دنیا رو جای بهتری برای نفس کشیدن میکنه

لطف داری عابر عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد