بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

بابونه

یک گل میباشد و ارتباط خاصی با این وبلاگ بخصوص ندارد!!

امشب ساعت 9


گرگ پاهاشو انداخته روی میز جلوی کاناپه از زیر در رفته و با حوصله هر سی و شیش ثانیه یه بار کانال عوض می‌کنه، هیچکدوم از کنالها هم براش جذابیتی نداره اما این شغل رو دوس داره. 


لیوان قهوه‌ش مدتهاست که یخ کرده و توی اون‌یکی مشتشه. با چشمای بی‌حالتی بی‌نهایتو نگا می‌کنه خوابالود.


حوصله‌م سر می‌ره بهش می‌گم هوی لندهور تو چرا پشماتو کوتاه نمی‌کنی؟ شدی عین هیپیای عهد دقیانوس!


منو عین یکی از همون کانالهای تکراری نگا می‌کنه و می‌گه هفته‌ی پیش که اضافه‌حقوقت بهت ابلاغ شده بودم همین تیپی بودم اون روز یادم میاد اومدی گفتی چطوری خوش‌تیپ‌خان! چه خبره؟ قبض برقتو از لای در کردن تو؟


یه خورده بر و بر نگاش کردم، شونه‌هامو انداختم بالا و دوباره فرو رفتم تو کتاب خودم. پیش خودم فکر می‌کردم انگار راس می‌گه....


همینطور که سرم تو کتابم بود داشتم فکر می‌کردم چقدر این هم‌خونه‌ای عجیب من سی‌پی‌یوش خوب کار می‌کنه،‌ گاهی حاضرجوابیش عصبیم می‌کنه اما کارش حرف نداره! برداشت آدما از محیط اطرافشون همیشه از فیلتر حوادث و حس و حال اون روزشون می‌گذره و رنگ می‌گردونه.


از بالای کتاب یه نگاهی بهش انداختم، ایندفعه با یه دید بی‌طرف، حس کردم بنده‌ی خدا با اون عینک و روب‌دوشامبر و دم‌پاییای روفرشیش طوریشم نیست خداییش. دوس داره موهاشو بلند نگه داره، سلیقه شخصیشه خوب. 



آینده‌نگر


زر مفت نزن! دو روز دیگه یارانه‌ی زرو که برداشتن حسرت یه نصفه زر تاریخ‌گذشته رو می‌خوری...



دایاگون آلی


وقتی هیچی نمی‌گم، معنیش این نیست که چیزی برای گفتن ندارم.


حرف وقتی قیمت پیدا می‌کنه که بیفته سر جاش. اگه غل بخوره بره تو کوچه‌ی دیاگون در آوردنش کار حضرت هاگریده!


رو این اساس محض امتحان هر هشتصدسال یه بار یک کلمه می‌گم. گرفتی گذاشتیش یه جای امن، حرف بعدیمو می‌زنم. 


الآن کوچه‌ی دیاگون پر حرفهای جویده‌شده‌ایه با دوره بازگشت هشتصدساله.....




 

پ.نون: امیدوارم این یکی حرفم نرسه به کوچه‌ی دیاگون.




.



















                                                                                                            .



خانه‌ی اجاره‌ای سابق

  

آقای آرامش عزیز


نشانی پستی جدید مرا خواسته بودید. لطفا قبوض و مرسولات مرا به این نشانی ارسال فرمائید. می‌دانید که روند انتقال نشانی در دوایر دولتی قدری طولانی خواهد بود. پیشاپیش از اظهار لطف شما تشکر می‌کنم. هیچگاه دوران خوشی را که در همسایگی شما بودم از خاطر نخواهم برد.


همراه با بهترین آرزوها

مستأجر سابق شما



نشانی جدید:  میدان موفقیت، ابتدای خیابان رستگاری، بیست‌متری سقوط، کوچه‌ی مرگ.