در حالی که موبایلش را بین گونه و شانهاش گرفته، دود سیگار گوشه لب چشمانش را میآزارد و با همسرش در مورد رنگ پرده اتاق خواب فرزند پا به ماه مشورت میکند، با چابکی کارد را بر گردن قربانی خود میکشد و خون داغش را و آخرین دست و پا زدنهایش را سر فرصت نگاه میکند و میگوید "گلبهی".
یک یادآوری برای ایجاد حس امید، جایی دیده بودمش امشب رفتم تحقیق آماریش رو انجام دادم!
هروقت حس کردی آدم بدشانسی هستی، هروقت فکر کردی همیشه کلاه تو پس معرکهست، هروقت حساب کردی دیدی هیچ دیواری از مال تو کوتاهتر نیست، هروقت چپ و راست شکست عشقی خوردی، یاد اون شبی بیفت که بین سیونهمیلیون نفر اول شدی!!
چه میشود اگر اولین خطوطی که پیری روی صورتت حک میکند رد پای شیرینی لبخند باشد
نه یادگار روی ترش
فشذقهن ئهلشئ :) ناثهمه ذشاعساه!!
کسی میتونه بفهمه چی نوشتم اینجا؟
توضیح: اصلا هم چرت و بیمعنی نیست. یه نکته ساده داره فقط.
برندهها تا این لحظه:
عادله، سنجاب، نهال، آدن، زمرد، دکتر خودم و نوشا.
معذرت از:
سنجاب و زمرد بابت اینکه کامنتهاشون رو به علت اشاره مستقیم به جواب حذف کردم!
جواب:
خوب حل مسأله اینه که من و خیلی از نتگردها چون عادت داریم متن فارسی بنویسیم مثلا کامنت بذاریم یا به هر علت، خیلی وقتها کیبوردمون روی حالت فارسی تنظیم شده و تا میایم یه آدرس مثلا توی آدرس بار بذاریم میبینیم که خرچنگ قورباغه شد! بعد مجبور میشیم که پاکش کنیم و کیبورد رو لاتین کنیم و آدرس رو لاتین تایپ کنیم :)
خیلی پیش میاد که من تایپ میکنم: ذمخلسنغ !! البته سه حرف اولشو که میزنم باز به خودم میگم اه!! بازم!!
حالا برای اینکه جواب رو ببینید هر کدوم از این حروف فارسی رو نگاه کنید ببینید مترادف لاتینشون کدوم حرفه. یه کوچولو که وقت بذارید راحت در میاد :)
چند شب پیشها رفته بودیم عروسی یکی از دوستانزادهها! من و گرگ.
یه مدت که بیا و برو و مراسم رو پایید یواش دم گوشم گفت چقدر بدبختی داره داماد شدن اینجا!!!! میدونی من که قصد تأهل ندارم حالاحالاها اما اگه یه روز بخوام داماد بشم کافیه سر یه بلندی بگم آاااووووووووو!!!!!
بعضی وقتها بهش حسودیم میشه. پیش خودم فکر میکردم آیا روزی بوده که آدمها برای انجام کارهاشون یه دونه آااووو کفایتشون کنه؟
از یادداشتهای گرگ
آدمها موجودات غریبی هستند، همدیگر را میدرند بعد مینشینند و آه میکشند.