-
عروسک من
1 تیر 1390 15:38
هیچوقت آلبوم عکس آدمهای مسن رو ورق زدی؟ به طنین صدا و برق چشمهاشون دقت کردی وقتی انگشتشونو میذارن روی عکس یه جوون دلارا و میگن این منم؟ واقعا " آدم " چیه؟ اگه اونه پس این چیه؟ " آدم " هیچکدوم از اینها نیست. تن من و تو عروسک خیمهشببازییه که کهنه و یه روزم خراب میشه. یکی خوشگلتره یکی قویتره یکیم...
-
هاتداگ
29 خرداد 1390 16:04
گاهی وقتا فکر میکنم چی میشد اگه با گرگ یه دکهی کنار خیابونی مواد غذایی میزدیم. مثل یه مغازهی هاتداگ به سبک فرنگی! دوتاییمون از این لباسای آشپزباشیی با کلاه سفید و دستکش میپوشیدیم و وامیستادیم به کاسبی! فرض کن تو از اون خیابون بگذری ببینی یه دکهی جدید کنار پارک زدن و یه بوی هاتداگ در حال دورزدن و پختن داره ازش...
-
چرخه
27 خرداد 1390 11:14
روز بیشب چیز ملالآوریست شب بیروز کشنده
-
پیچ تنظیم روحیه
25 خرداد 1390 14:51
حالم خوبه، حالم بده، حالم خیلی بده، ناراضیم، خوشبختم...... این "حال" چیه؟ اگه بخوایم یه صفر براش درنظر بگیریم و هرچی از اون بالاتر رو بگیم "ای" "خوبم" "عالیم" "خوشبختم" و از اون پایینتر رو بگیم "مالی نیستم" "حالم خوب نیست" "نامیزونم"...
-
سرگرمی
22 خرداد 1390 12:53
اگه سرگرمی خودتو به عنوان شغل انتخاب کنی یه لذت زندگیتو از خودت گرفتی. آدم با چیز اجباری حال نمیکنه. از اون طرف اگه تونستی جوری خودتو عادت بدی که به شغلت مثل سرگرمی نگاه کنی بردشو کردی. کار سختیه، خیلی سخت. اگه کسی بازخواستت کنه که چرا این کارو نکردی نمیشه. من بعضی وقتا هست که به یه گوشهی کارم علاقمند میشم ساعت و...
-
جکوزی
19 خرداد 1390 15:26
دیشب رفته بودم استخر. بعضی وقتا سئانس آخر شب که میرم بعضی بر و بچههای قدیمیو میبینم. محفل خوبی میشه، بیشترشو توی کمعمقی یا جکوزی با هم گرمش میگیریم و گپ و گفت و چلپ چلپ آبی خوش میگذره. خلاصه به امید اینکه بر و بچو پیدا کنم رفتم طرف جکوزی سرک کشیدم که دیدم به! جمعشون جمعه گلشون کمه! همه شروع کردن هلهله و سوت...
-
تجارت
18 خرداد 1390 12:51
اگر میگوئی دوستم بدار تا دوستت داشته باشم عاشق نیستی تاجری یک روز هم ورشکست میشوی
-
هرزنامه
16 خرداد 1390 15:50
آدمی که روزمرهنگاری نداره، سیاسینویسی نمیکنه، اهل مسائل داغ روز و نقل محافل نیست، جوک و طنزو سرگرمی بخصوصی هم نداره، دنبال مطالب علمی و فنآوری روز هم برا پر کردن پستهاش نیست، هر از چند وقت هم بادش میگیره به چرت و پرت و پرت و پلا میافته...... آخه وبلاگش خوندن داره؟؟؟؟ والّا!!!!!! پ.نون: هر از چندوقت بابونه رو که...
-
فرمایشات خطیر
14 خرداد 1390 17:57
انتظار درد از اتفاق درد دردناکتره، انتظار خطر از حضور خطر خطرناکتر. منم میدونم چرا. پ.نون: بعله هیچ ربطی به سینما نداره هرکارش کردم راضی نشد بشینه توی یه کتگوری دیگه...
-
بستنی قیفی
12 خرداد 1390 15:00
طعم شیرین زندگی رو وقتی حس میکنی که بگیری دستت و بلیسیش عین بستنی. توی خیابون، توی سینما، تو اداره، شب تو خونه، هرجا هر وقت از بستنی زندگیت لذت ببر. خاصیت بستنی اینه ذرهذره آب میشه و میچکه. اگه از ترس اینکه این و اون بهش ناخنک بزنن قایمش کنی پشت سرت همونجا میچکه پایین و میشه لکههای چسبو و زنندهای که همه از چشم...
-
هاپو
11 خرداد 1390 08:04
مدینهی فاضلهای وجود خارجی نداره عزیز من، تخم دوزرده هم دروغه، خر هم خودتی و من دوتایی!
-
امشب ساعت 9
7 خرداد 1390 22:29
گرگ پاهاشو انداخته روی میز جلوی کاناپه از زیر در رفته و با حوصله هر سی و شیش ثانیه یه بار کانال عوض میکنه، هیچکدوم از کنالها هم براش جذابیتی نداره اما این شغل رو دوس داره. لیوان قهوهش مدتهاست که یخ کرده و توی اونیکی مشتشه. با چشمای بیحالتی بینهایتو نگا میکنه خوابالود. حوصلهم سر میره بهش میگم هوی لندهور تو چرا...
-
آیندهنگر
5 خرداد 1390 18:44
زر مفت نزن! دو روز دیگه یارانهی زرو که برداشتن حسرت یه نصفه زر تاریخگذشته رو میخوری. . .
-
دایاگون آلی
3 خرداد 1390 15:14
وقتی هیچی نمیگم، معنیش این نیست که چیزی برای گفتن ندارم . حرف وقتی قیمت پیدا میکنه که بیفته سر جاش. اگه غل بخوره بره تو کوچهی دیاگون در آوردنش کار حضرت هاگریده! رو این اساس محض امتحان هر هشتصدسال یه بار یک کلمه میگم. گرفتی گذاشتیش یه جای امن، حرف بعدیمو میزنم . الآن کوچهی دیاگون پر حرفهای جویدهشدهایه با دوره...
-
.
2 خرداد 1390 13:17
.
-
خانهی اجارهای سابق
1 خرداد 1390 08:40
آقای آرامش عزیز نشانی پستی جدید مرا خواسته بودید. لطفا قبوض و مرسولات مرا به این نشانی ارسال فرمائید. میدانید که روند انتقال نشانی در دوایر دولتی قدری طولانی خواهد بود. پیشاپیش از اظهار لطف شما تشکر میکنم. هیچگاه دوران خوشی را که در همسایگی شما بودم از خاطر نخواهم برد. همراه با بهترین آرزوها مستأجر سابق شما نشانی...
-
اولشخصمفرد
27 اردیبهشت 1390 17:21
تو یی که در کالبد تمدن تنیده شدهای میدانستی نسل تافتههای جدا بافته سالهاست منقرض شده است؟ اولشخص مفرد را سالهاست که از دستور زبان حذف کردهاند و "من" خودستا باور نمیکند هنوز...
-
پرندهی آهنین
24 اردیبهشت 1390 20:30
از بچگی آرزوم این بود که بتونم پرواز کنم. آسمون با همهی رمز و راز و ناشناختههاش منو به خودش جذب میکرد. کوچیک که بودم میشد ساعتها تو حیاط مینشستم و پرواز پرندهها رو با حسرت دنبال میکردم و حرکاتشونو تقلید میکردم... کمکم با همین خواب و خیال بزرگ شدم تا اینکه یه روز توی روزنامه آگهی آموزش خلبانی رو توی یه...
-
همینطوری
23 اردیبهشت 1390 12:37
چرا اینطوریه؟ هرقدر حالم بدتر، قلمم دلنشینتر ! امروز افتادم توی آرشیو ، الکی! از هر نوشتهای بیشتر لذت بردم یاد حس اون روز که افتادم دیدم چقدر بدحال بودم اون روز. بالاخره باید یه روز قلممو خورد کنم... پ.نون مرتبط: مامانسوکسه بچهشو نگا میکرد که از دیوار میره بالا بهش گفت قربون دست و پای بلوریت! پ.نون غیرمرتبط:...
-
آلندلون بودن
18 اردیبهشت 1390 16:13
خندهداره نه؟ آدم عکس خودشو میبینه یا صدای ضبطشدهی خودشو میشنوه و میگه اَه!!! این دیگه کیه؟ انگار باید شکل آلندلون یا مریلین مانرو در اوج دلبری باشیم حالا آینه و دوربین و ضبط صوت دارن نامردی میکنن!! عادت کردیم خودمونو بهتر از اونکه هستیم فرض کنیم. برو جلو بوق بزن! نوبرشو آوردی؟ ها؟ جالبتر قضیه اینکه ما برای...
-
مافیای نهفته
17 اردیبهشت 1390 11:31
به نظرت چرا آدم "در اوج خواستن نمیخواهد"؟ این عبارتیه که توی دیالوگ فیلم هامون شنیدم و بارها بهش رسیدم. کاریو باید بکنم که به هر دلیل عقلی و منطقی باید بشه و کاملا به نفعمه و بسیار هم آسونه اما چیزی هست از درون من که نمیشناسمش و به شدت باهاش مخالفت میکنه بدون اینکه احساس و دلیلش رو درک کنم که چرا با این...
-
تودار
12 اردیبهشت 1390 16:03
پستم نمیاد یعنی نه که نخوام بنویسم میخوام اما نمیاد همینجوری. آهان! گرگ اومده بعد از اینهمه مدت انگار از سر کوچه رفته بوده ماست بگیره برگشته. داشتم کتاب میخوندم سرم پایین بود از پلهها که بالا میره عادی میگه سلام و میره بالا. بعضی آدما و ایضا گرگا عادت به اظهار مکنونات قلبیشون ندارن. ممکنه تمام مدت دلش برام تنگ...
-
دشمن عزیز
7 اردیبهشت 1390 14:11
چرا توقع دارم خوب باشم در حالی که خودم توی تیم حریف هستم؟ یک توقع محال! ما آدمها دشمن شماره یک خودمون هستیم و به خون خودمون تشنه. احمقانهست نه؟ اما اینطوره، واقعا!! میگی نه؟ پس جواب بده اولین و تنها کسی که بهت میگه تو چقدر بدبختی چقدر حالت بده چقدر ناتوانی چقدر اونهای دیگه از تو بهترن هیچکس دلیلهایی به موجهی...
-
هی روزگار
4 اردیبهشت 1390 15:20
دانشجو که بودم کار میکردم، برنامهنویسی هم میکردم، رو پروژههای ذوقی خودم هم تحقیق میکردم بدون اینکه اینترنت و اینهمه اطلاعات مفت دم دستم باشه آرشیو دانشگاها و مؤسسات علمی رو میچلوندم همه رو ذله میکردم. علاقه زیادی هم به بازیهای کامپیوتری داشتم بخصوص اونهایی که برچسب ادونچر داشتن اونهایی که باید معماهایی رو حل...
-
ضد گلوله
31 فروردین 1390 12:09
زندگی واقعی و کامل فقط با من یک سانتیمتر فاصله داره..... یک شیشه ده میل ضدگلوله به مساحت بینهایت در بینهایت
-
مزرعهی حیوانات
27 فروردین 1390 10:49
دیروز بیرون شهر بودم. گاو بود گوسفند بود بوقلمون بود اسب بود جونورای دیگه هم بودن. به نظرم اومد اینهام عین آدمها بودن یا بالعکس جوامع انسانی هم یه جور گرتهبرداری از این جوامع بودن! بوقلمونها که تکلیفشون معلومه، هرکی هرچی میگفت یا نمیگفت اینها خیلی عصبانی میگفتن "غیرقابلقبول" !!! منفی منفی! با صورتهای...
-
خوابی که گذشت
18 فروردین 1390 01:20
پ.نون: بر و بچههایی که دلشون میخواد هنوز تو همنوشت شرکت کنن تا شنبه یکشنبه بجنبن قطار رفت :) فکر کن از خواب پا میشی یه روز صبح و میبینی هرچی تا حالا زندگی کردی خوابی بوده که دیشب دیدی. هرچی ها! هیچکدومش واقعیت نداشته. همهش یه خواب طولانی بوده و الآن توی دنیای واقعی خودت بیدار شدی. الآن که بیدار شدی کی هستی؟ با چه...
-
ما مردمان سختکوش
15 فروردین 1390 14:28
اونکه کولرو راهاندازی میکنه، اونکه یخچالو تعمیر میکنه اونکه وسایل آنتنو نصب و اصلاح میکنه، اونکه شیر و لولهها رو اصلاح میکنه همه یک وجه اشتراک دارن... همهشون مثل من بدقولن :(
-
خوابم
11 فروردین 1390 23:18
خواب چیز خیلی خوبیه اگر هزار کار نداشته باشی، نگرانی هزار کارو نداشته باشی، هزار نفر منتظرت نباشن، بگیری تخت بخوابی هرچی رفت بدی دمش تا سیر سیر سیر بشی خودت به خوش خودت چشاتو باز کنی و چند دقیقه فقط سقف اتاقتو نگاه کنی یه کش و قوس جانانه بری بالشت یا خرس پشمالوتو تو بغلت فشار بدی بشینی لب تختت چند دقیقه هم پاهاتو...
-
باز باران با ترانه
8 فروردین 1390 00:37
وقتی کلاس سوم بودم فکر میکردم سختترین کار دنیا حفظ کردن شعر "باران" کلاس چهارمه! آرزو میکردم هیچوقت کلاس چهارم نرسه :)